Jam tangan
Blog
Pasar
halaman
Lagi
جمعه ها تمام دردهایش را با صبح آغاز میکند .. با سکوتش جان آدم را, به لبش میرساند به غروب که میرسد پر میشود از بغض … پشت پنجره ي خیال که باشی با او می گریي ….
Muat lebih banyak
Anda akan membeli item, apakah Anda ingin melanjutkan?