Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Keşfedin Mesajları
خداوندا غم دل با تو گویم
بجز تو معشوق دیگر نجویم
ندارد غیر تو جز بیوفای
رضای تو است همه عمر آرزویم
زهر ناکس بدو تهمت شنیدم
توکل بر تو کردم ای نیکویم
چه خار ها بر سر راهم که کشتند
تو خار کردی بدل با گل برویم
بجز تو معشوق دیگر نجویم
ندارد غیر تو جز بیوفای
رضای تو است همه عمر آرزویم
زهر ناکس بدو تهمت شنیدم
توکل بر تو کردم ای نیکویم
چه خار ها بر سر راهم که کشتند
تو خار کردی بدل با گل برویم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
خدایا ” تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما…
تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی ؟
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما…
تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی ؟
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
وقتی تو چیزی را می‌خواهی همۀ جهان دست‌به‌یکی می‌کند تا تو آرزویت را متحقق کنی.
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
چه خوش باشد
دل امیدواری
که امید دل
و جانش تو باشی
دل امیدواری
که امید دل
و جانش تو باشی
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
پیرمرد گفته بود: من پادشاه «سالیم» هستم.
مرد جوان، معذب و شگفت‌زده، پرسید: چرا یک پادشاه با یک چوپان حرف می‌زند؟
دلایل زیادی برای این کار وجود دارد. ولی باید گفت که مهمترین آنها اینست که تو قادر بوده‌ای که «افسانۀ شخصی» خودت را متحقق کنی.
مرد جوان نمی‌دانست «افسانۀ شخصی» یعنی چه.
منظور آن چیزیست که تو همیشه آرزو داری که انجام دهی. هر یک از ما از ابتدای جوانی می‌داند که «افسانۀ شخصی»اش چیست.
در آن سن و سال همه چیز روشن و واضح است، همه چیز امکان‌پذیر است و آدم نمی‌ترسد که خیالبافی کند و هر چه را که در زندگی دوست دارد مجسم کند و آرزو کند. معذالک با گذشت زمان، نیرویی اسرارآمیز شروع به مداخله می‌کند تا ثابت کند که تحقق «افسانۀ شخصی» محال است.
مرد جوان، معذب و شگفت‌زده، پرسید: چرا یک پادشاه با یک چوپان حرف می‌زند؟
دلایل زیادی برای این کار وجود دارد. ولی باید گفت که مهمترین آنها اینست که تو قادر بوده‌ای که «افسانۀ شخصی» خودت را متحقق کنی.
مرد جوان نمی‌دانست «افسانۀ شخصی» یعنی چه.
منظور آن چیزیست که تو همیشه آرزو داری که انجام دهی. هر یک از ما از ابتدای جوانی می‌داند که «افسانۀ شخصی»اش چیست.
در آن سن و سال همه چیز روشن و واضح است، همه چیز امکان‌پذیر است و آدم نمی‌ترسد که خیالبافی کند و هر چه را که در زندگی دوست دارد مجسم کند و آرزو کند. معذالک با گذشت زمان، نیرویی اسرارآمیز شروع به مداخله می‌کند تا ثابت کند که تحقق «افسانۀ شخصی» محال است.
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
با توکل بر خدا دنیا به کامت می شود
با تعامل با جهان جانها به جانت می شود
ای ظریف با شهامت دست حق یارت بود
با امید و با تدبر ، خصم رامت می شود
با تعامل با جهان جانها به جانت می شود
ای ظریف با شهامت دست حق یارت بود
با امید و با تدبر ، خصم رامت می شود
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
نیروهایی هستند که به‌نظر شر می‌آیند ولی در واقع به تو می‌آموزند که چگونه «افسانۀ شخصی»ات را متحقق کنی. آنها هستند که ذهن و ارادۀ تو را آماده می‌کنند، چون یک حقیقت بزرگ در این جهان وجود دارد: تو هر که باشی و هر چه بکنی، وقتی واقعاً چیزی را بخواهی این خواست در «روح جهان» متولد می‌شود. و این مأموریت تو در روی زمین است.
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Showing 1066 out of 1898