اما تو بگو دوستی ما به چه قیمت؟
امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟
ای خیره به دلتنگی محبوس در این تُنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟
یک عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم که جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟
از مضحکه ی دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را می دهم اما به چه قیمت؟
مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟
#فاضل_نظری
خنجر از بیگانه خوردن سخت و درمان سختتر
نیشخند دوستان اما دوچندان سختتر
خنده هایم خنده ی غم، اشک هایم اشک شوق
خنده های آشکار از اشک پنهان سختتر
چید بالم را و درهای قفس را باز کرد
روز آزادیست از شبهای زندان سختتر
صبح گل آرام در گوش چنار پیر گفت:
هرکه تن را بیشتر پرورد، شد جان سختتر
مرگ آزادیست وقتی بال و پر داری، کنون
زندگی سخت است اما مرگ از آن سختتر
عکس زیبای تو را وقتی نگاهش میکنم
چشم هایم را دمی غرق گناهش میکنم
آنقدرزیباست رخسارت که هرشب تاسحر
مخملی از مهر را تشبیه ماهش میکنم
رنگ چشمت چون عسل درواژگان شعرمن
با همان شهددوچشمت شعرنابش میکنم
بوسه میکارم به چشمانت درون هرغزل
تا که دیوان غزل ها را به نامش میکنم
هرکسی گویک نظرخواهد که بیند چشم تو ...
ای تمام هستیم من غرق خاکش میکنم