فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #campinggascartridge #safetyfirst #bluefirecans
    高级搜索
  • 登录
  • 登记

  • 夜间模式
  • © {日期} فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    关于 • 目录 • 联系我们 • 隐私政策 • 使用条款 • 退款

    选择 语

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

手表

手表

博客

浏览文章

市场

最新产品

页面

我的页面 喜欢的页面

更多的

论坛 探索 热门帖子 工作 优惠 资金
手表 市场 博客 我的页面 看到所有

发现 帖子

Posts

用户

页面

团体

博客

市场

论坛

工作

资金

Liza Zuwita
Liza Zuwita
5 年

Nike SB Dunk High “Quasimoto” ASK201-M3C1 Cheap For Sale
Shopping link https://www.topjordan2019.com/....product/nike-sb-dunk

image
喜欢
评论
分享
Liza Zuwita
Liza Zuwita
5 年

Nike SB Dunk High “Quasimoto” ASK201-M3C1 Cheap For Sale
Shopping link https://www.topjordan2019.com/....product/nike-sb-dunk

image
喜欢
评论
分享
Liza Zuwita
Liza Zuwita
5 年

Nike SB Dunk High “Quasimoto” ASK201-M3C1 Cheap For Sale
Shopping link https://www.topjordan2019.com/....product/nike-sb-dunk

image
image
image
喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

گفته بودے سخن از مرگ مگو دیوانه
 تو بیا تا نشوم عاشق آن پروانه

شمع جان سوختم و هر نظر از دل رفتم
مستم از عشق تو و راهے آن میخانه

دل خرابات تو شد ، تو چه شدے با قلبم
واے از آن روز ڪه دل گشته ز تو ویرانه

بلبل باغ منے اے همه ے هستے من
من گلِ گلشن و تو والے آن گلخانه

ساقے امروز ڪجایے ڪه دلم مِے خواهد
تو بزن جام به نام و من و دل مستانه

لیلے من چه شد و قصه ے عشقش چه شده
منِ مجنون چه ڪنم ، عاشقم و افسانه

سبزے برگ درختم چو به پاییز افتد
زرد گردد ، تو ولے سبز چون آن ریحانه

نیست ما را نگهے جز نگه عاشق یار
خانه ام قلب تو و مَامنم آن ڪاشانه

آه نیما تو بگو قصه ے مرگ و غم را
چون ندارد خبر از آن دل تو ، بیگانه

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

نرگسِ مستِ دوچشمانِ توچیدن دارد
انتظار تو به هر کوچه کشیدن دارد

گفتی ام، مشتری جاهل و نادان بگذر
گفتم ات، نازِ نگاهِ تو خریدن دارد

شاعرم ، قافیه پردازم و دستم خالی
از لبِ لعلِ تو هر بیت شنیدن دارد

پُر عشقی و پُر ِ عاطفه و شعری تو
از سرِ زلفِ تو صد قافیه چیدن دارد

توزلیخاچو شوی، یوسف کنعانت من
توبیا ، جامه ی ما شوقِ دریدن دارد

گفته بودم که تویی ماه غزلهای شبم
"روی ماه تو ز هر پنجره دیدن دارد"

قاسم_ساروی

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ!!!
ﻭﻟﯽ ﮔﺎﻫـــــــﯽ...
ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﺴﺖ...
ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ...
ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ.....
ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﯽ...
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ...
ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ اﻣﺎ....
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺟﺎﯾﺰ "ﻧﯿﺴــﺖ"
ﻭ ﺍﯾﻦ "ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ" ...
ﻫﻤﺎﻥ "ﺁﺭﺯﻭ" ...
ﻭ ﯾﺎ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ "ﺍﺷﺘﺒـــــــﺎﻩ" ﺍﺳﺖ....
ﭼﻮﻥ
اﻭ" ﻣﺎﻝ ﺗﻮ "ﻧﯿﺴــــت.

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

با دو دسته از آدم ها وارد رابطه نشو!
یکی خود شیفته ها
و دیگری وابسته ها

هر دوی اینها به تعریف و تحسین بیرونی
توسط دیگران، نیاز زیادی دارند.

یکی خود را زیادی شایسته تحسین میداند، و دیگری خود را شایسته تحسین نمیداند.

یکی باک عاطفی اش پر نمیشود، دیگری باک عاطفی اش سوراخ است!

هر دوی اینها بیش از اینکه به تو نیاز داشته باشند و ارزش تو را بدانند و به رابطه احترام بگذارند، نیازمندند!

نیازمندِ بودن دیگری، تحقیر کردن دیگری،
تحسین شدن توسط دیگری!

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

لا به لای شلوغی زندگی
خواستم یه چیزی بهت بگم!
یه نگاه به پشت سرت بنداز
مثل همه‌ی روزایی که گذشت
این روزا هم می‌گذره
حواست هست؟
ما یه بار زندگی می‌کنیم.!

ولی این روزها می‌گذره
بعدش میشینیم دور هم می‌خندیم☺️

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

‌‌
مگو چنین و چنانم که من زیاد شنیدم
من از پیاله‌ی خالی صدای باد شنیدم

به چشمهای خودم اعتماد داشتم اما
دروغهای بزرگی از اعتماد شنیدم

بتی شکست ولی بت پرست "فلسفه" می‌بافت
چقدر وصف مریدانه از مراد شنیدم

به "خنده" ساقی "سبابه بوس" وقت اذان گفت
ریاست هر چه که از اهل اعتقاد شنیدم

"شعار" مرگ به دیوار کاخ شاه نوشتند
اگر چه از لبشان "آه" زنده باد شنیدم

صدای هق هق ابر بهار آمد و آن را
منِ خزان زده چون نغمه‌های شاد شنیدم

دروغ و خنده و آه و شعار و فلسفه کافیست
مگو چنین و چنانم که من زیاد شنیدم

سید_سعید_صاحب_علم

喜欢
评论
分享
Mona2
Mona2  
5 年

بی تو با رویش هر لحظه ی باران چه کنم؟
با هجوم, غم و اندوه فراوان چه کنم؟

در سرم حسرت کوچی ست به پهنای غروب
بال و پر بسته به آغوش بیابان چه کنم؟

روز و شبها همه تکرار من و تنهایی ست
با چنین گردش بی وقفه ی دوران چه کنم؟

بی تو گل بر تن هر باغ نشانی ز غم است
با غم انگیز ترین فصل بهاران چه کنم؟

شرح حالم شده اینگونه که هر رهگذری
نیش خندی زده،با خنده ی یاران چه کنم؟

رعشه افتاده بر اندام،ز بیداد جنون
با غروری که شده، دست به دامان چه کنم؟

بی تو بر ثانیه ها لعن و هزاران نفرین
نگذرم بی تو از این شام غریبان چه کنم؟

زخمی از حادثه ی زخم زبان گشته دلم
اینهمه دشنه و با سینه ی عریان چه کنم؟

سر در آشوب و تن آواره و دل در به در است
بی تو بی حوصله و بی سر و سامان چه کنم؟

یاد آن نقش دل و شیشه ی سرد و دم آه
با همان پنجره ی رو به خیابان چه کنم؟

کوله بر دوش و گذر از تو خیالم شده بود
ریشه در من زده با خاطره هامان چه کنم؟

یاسین_شعبانی

喜欢
评论
分享
Showing 1347 out of 1953
  • 1343
  • 1344
  • 1345
  • 1346
  • 1347
  • 1348
  • 1349
  • 1350
  • 1351
  • 1352
  • 1353
  • 1354
  • 1355
  • 1356
  • 1357
  • 1358
  • 1359
  • 1360
  • 1361
  • 1362

编辑报价

添加层








选择一张图片
删除您的等级
确定要删除此层吗?

评论

为了销售您的内容和帖子,请首先创建一些包。 货币化

钱包支付

付款提醒

您即将购买商品,是否要继续?

要求退款