#حافظ
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته ازاین معنی گفتیم وهمین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
گاهي به گوش هایت حسادت میکنم
که صدای نفس هایت را میشنوند ...
به آن آیینه ی قدیه راهرو
که هرروز قرار ملاقاتتان توام میشود
با تکرار تو
تکرار و تکرار و تکرار ...
به شانه ای که هرروز موهایت را لمس میکند ...
و به عطری که در چهارخانه های رنگیه پیراهنت غرق مي شود...
من به هر آنچه بر خلافِ من!
در نزدیکیه توست حسادت میکنم ...
تمام آن چيزی که دربارهی تو
در سرم هست،
دهها کتاب میشود !
امّا تمام چيزى که در دلم هست،
فقط دو کلمه است :
"دوستت دارم" ...!
#ویکتور_هوگو
بارالها ...🙏
امشب ازتو می خواهم
•نه مثل مختار بعد از واقعه...!
•نه مثل حر میان واقعه...!
•و نه مثل توابین بعد از واقعه...!
بلکه مثل عباس (علیه السلام) درتمام واقعه!
مثل مسلم پیشتاز واقعه!
در رکاب کسی باشم که به انتظارش ایستادهام!
عزاداری هاتون مورد قبول حق 🙏
اجرتون با سید الشهدا 🙏
حاجت روا بشید ان شاء الله 🙏
شورتان حسينى 💚
شبتون حسینی ✨
دستان باد موی تو را شانه میکند
خون بر دل پیاله و پیمانه میکند
از داغ جانگداز جبین شکسته ات
زخمی عمیق بر جگرم خانه میکند
رگهای حنجر تو به گودال گوییا
با دوست، گفتگوی صمیمانه میکند
ذبحت عظیم بود و زبان مرا برید
حالا ببین چه با دلِ دردانه میکند
از آتش خیام حرم دشت روشن است
این شعلهها چه با گل و پروانه میکند
باور نمیکنم به خدا باغ لاله را
دست عدو شبیهِ به ویرانه میکند
بادِ خزان چه حملهی نامردمانهای
بر ساقهی شقایق و ریحانه میکند
زینب که گیسویش ز. مصیبت سفید شد
گیسوی دختران تورا شانه میکند
حالا که نام دخت علی بر لبم نشست
غمهای عالمی به دلم لانه میکند
هر روز و هر کجا که به بن بست میرسم
دل را نصیب رزق کریمانه میکند
گاهی دلم برای حرم تنگ میشود
گاهی هوای مستی میخانه میکند
باران چه با زمین عطشناک کرده است
عشق حسین با من دیوانه میکند
تو را دوست دارم
بیشتر از نوشتن آخرین سطر مشق های مدرسه
بیشتر از تقلب در امتحان
حتی بیشتر از بستنی قیفی های قدیم
و پفکهای طعم پنیر
تو را بیشتر از توپ های پلاستیکی
کوچه های خاکی...
این را که میدانی چقدر بود
بخدا تو را از خواب نرسیده به صبح
هم بیشتر دوست دارم
بیشتر از صبحهای جمعه، عصرهای لواشک و آلوچه
تو را از زنگهای تفریح هم بیشتر دوست دارم
بیشتر از خیلی بیشتر از زیاد
من تو را یک عالمه دوست دارم...
افشین صالحی
"بی اعتنا شدن" را هیچوقت یاد نگرفتم..
حتی زمانی که می توانستی باشی،اما نبودی...
وقت هایی که می دانستی جز تو کسی را
نمی خواهم اما خودت را دریغ می کردی..
من حتی روزهایی که دلم گیرِ دلت و
نگاهت سمتِ دیگری بود هم "نتوانستم" بی توجهی را یاد بگیرم.
میدانی؟
من مثل تو بی تفاوت شدن را یاد نمی گیرم..
یعنی بخواهم هم نمی توانم !
چون از تو "نمی شود" بی خبر ماند
نمی شود یک روز گذشت و حالت را نپرسید..
من مثل تو بلد نیستم بی اعتنا باشم !
چون "نمی توانم دوستت نداشته باشم...
❣
هميشه اين جمله را با خودت تكرار كن:
« من مستحق آرامشم »
ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛ منوط به ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ!
و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛
ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ!
ﻣﺎ ﺁینه ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ،
ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ...
ﻣﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ،
ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ،
ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ...
ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕـﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ!
ﺑﻪ ﺁﻥ بنگـﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ...
ﻭ ﺍﯾﻦ يعنى رسيدن به آرامشى بى انتها...