تنها چیزی که در جهان جای هراس دارد، وضعیت متحجر است، وضع بی تحرک احتضار، و تنها چیزی که ارزش شادمانی دارد وضعی است که در آن نه تنها فرد، که کل جامعه، در حال مبارزهای مدام، برای توجیه خویش است، مبارزهای که به وساطت آن جامعه بتواند جوان شود و به اشکال زندگی جدیدی دست یابد.
کل آزادی عبارت است از بازگرداندن جهان انسان و روابط انسانی به خود انسان. آزادی سیاسی از یک سو تقلیل انسان است به عضوی از جامعه مدنی، به فردی مستقل و خود پرست، و از سوی دیگر به یک شهروند، یعنی شخصیتی حقوقی. تنها زمانی که فرد انسان، انسان واقعی، شهروند انتزاعی را دوباره به خویش بازگرداند و انسان به عنوان یک فرد در زندگی روزانه اش، کار فردی اش و روابط فردی اش به موجودی نوعی تبدیل شود؛ تنها زمانی که انسان “توانایی شخصی اش ” را چون نیرو های اجتماعی بشناسد و سازمان دهد و به این سان دیگر نیروهای اجتماعی را از نیروی خویش به شکل قدرت سیاسی جدا نکند، تنها در آن زمان است که آزادی انسان کامل خواهد شد.
همه ی شخصیت های بزرگ جهان از نو به شکلی ظاهر می شوند؛ بار اول به صورتِ تراژدی ، و بار دوم به صورتِ کمدی . ” انسان ها خود سازندگان تاریخ خویشند، ولی نه طبق دلخواه خود و در اوضاع و احوالی که خود انتخاب کرده اند، بلکه در اوضاع و احوال موجودی که از گذشته به ارث رسیده است و مستقیما با آن روبرو هستند . شعائر و سنن نسل های مرده چون کوهی بر مغز زندگان فشار میآورند …”
تسلیت شهادت حضرت فاطمه. تسلیت ایام فاطمیه حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود . شهادت بانوی دو عالم، امّ ابیها حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها بر عموم مسلمانان تسلیت باد