فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #فرداتون
    جستجوی پیشرفته
  • وارد شدن
  • ثبت نام

  • حالت شب
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    در باره • فهرست راهنما • با ما تماس بگیرید • سیاست حفظ حریم خصوصی • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب کنید زبان

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

تماشا کردن

تماشا کردن

وبلاگ

مقالات را مرور کنید

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات لایک شده

بیشتر

انجمن کاوش کنید پست های محبوب شغل ها ارائه می دهد بودجه
تماشا کردن بازار وبلاگ صفحات من همه را ببین

کشف کردن نوشته ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

شغل ها

بودجه

Game Transfers
Game Transfers  عکس پروفایلش را تغییر داد
2 سال

image
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
به هوای تو جهان گرد سرم میگردد
ورنه دورازبـَر تو چو سایه ای لرزانم
باتو ای راحت جان چشم و چراغ دل من
بنده ی کوی تو من عاشق جان افشانم
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
به نام عشق گذری کن به غزل هایم
تو حرف دلم را نخوانده می فهمی
بخوان حدیث مطربی را ومعنی کن
که متهمم نکنند شاعران به نادانی
تو سال هاست که شاه نشین غزلم بودی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
قطار زندگی، همچنان میرود مسیر را در دل کوه
و دره ها در تونل های تاریک
مسافران ناگزیر راه
مجبور به تحمل شده اند
چه ایستگاه پر مسافری! چه کوپه های شلوغی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
✍?محبوب من ! ای رویای همیشگی شب هایم
رنگ زرد در فصل پاییز رادوست دارم میدانی که با افتادن برگ های زرد خیابان ها دیدنی تر می شوند، قدم زدن باتو روی برگهای رویای من است
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
دروره گردم،، اهل همین کوچه ی پایینی،،
آمدم با بغلی از جنس های زیر خاکی،
تو بیا جان دلم بهر تو یک سبدی از گل یاس،
عطر و بویش به خدا معرکه است
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
در این نیزار غم هر نی رادیدم فغان وناله ای دارد،،
به ایزد می رسید از دست دل این آه و فریادم،،
نمی دانم که ام یا در کجا باشد ماوا یم
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
دیشب بدیدم ماه هم معشوقه میخواست
از چشم بیدار فلق هنگامه میخواست
دیشب دو چشم خسته ام هرگز نخوابید
تا صبح سـِر عشق از دیوانه میخواست
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
دردهایم را شنیدی بی دوایی تابه کی؟
مـُردم از داغ فراقت بی وفایی تا به کی
نذر کردم تا که برگردی به قربانت شوم
ای عزیز جان بگو درد آشنایی تا به کی؟
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
قالی کرمان قشنگ و دامن چینت قشنگ،
هر دو زیبایند اما این کجا و آن کجا
جاده ی تهران،، هراز در پیچ وتاب و موی تو در پیچ وتاب
هر دو می پیچندامااین کجا و آن کجا
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 865 out of 1936
  • 861
  • 862
  • 863
  • 864
  • 865
  • 866
  • 867
  • 868
  • 869
  • 870
  • 871
  • 872
  • 873
  • 874
  • 875
  • 876
  • 877
  • 878
  • 879
  • 880

ویرایش پیشنهاد

افزودن ردیف








یک تصویر را انتخاب کنید
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟

بررسی ها

برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد

پرداخت با کیف پول

هشدار پرداخت

شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟

درخواست بازپرداخت