Nike Dunk SB Low “Raygun Home” 2021 New Arrival 304292-802
https://www.topjordan2019.com/....product/nike-dunk-sb
Nike Dunk SB Low “Raygun Home” 2021 New Arrival 304292-802
https://www.topjordan2019.com/....product/nike-dunk-sb
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای رضا شیری به نام موی مشکیت
http://www.music-bass.ir/1400/....1/29/%D8%AF%D8%A7%D9
فول آرشیو کامل ندیم به صورت یکجا
http://www.music-bass.ir/1400/....1/29/%D9%81%D9%88%D9
وقتی به زلف، حال پریشان اضافه شد
یک حس عاشقانه به انسان اضافه شد
پرودگار جنس تو را آفرید و بعد
یک سوره ی جدید به قرآن اضافه شد
قد قامت الصلات به لبهای سرخ تو
حالا کمی به دین من ایمان اضافه شد
بانو اجازه هست؟ کمی با شما قدم...
بانو...؟! به متن قصه خیابان اضافه شد
من راه میروم و تو لبخند میزنی
من چتر میشوم...و باران اضافه شد
باران برو به باد بگو روسریش را
کمتر تکان دهد که طوفان اضافه شد؟
باید که یک خدای مجعد درست کرد
وقتی به زلف، حال پریشان اضافه شد
نیما_نجاری
افسانه شده ...ورد زبان ها شده بی تو
این نامه که با خون دل امضا شده بی تو
ربطی به سجل و گذر عمر ندارد
پشت من و این خانه اگر تا شده بی تو
احساس غریبی به فراگیری ِ دنیا
در بقچه ی تنهایی من جا شده بی تو
حوضی که نشد پر شود از ماهی قرمز
با اشک من اندازه ی دریا شده بی تو
شاکی شده خورشید هم از دست نبودت
روز است ولی روز مبادا شده بی تو
شب ها به چه جان کندنی از نیمه گذشتند
تقویم ، سراسر شب یلدا شده بی تو
این مسأله مبهم شده و حل شدنی نیست
دل بوده زمانی و معما شده بی تو . . .
.
بیا قراری بگذاریم
هیچ شاهد و تبصره ای نباشد
یک قرار دادِ دیکتاتوری ،
که قانونهایش را فقط من مشخص میکنم.
که از تمامی که داری
چشمهایت برای من باشد
صاحبِ اول و آخرش من باشم
مالکیتَش سهمِ من باشد
در نگاهت ، حقِ آب و گِل داشته باشم؛
که اگر هر چیزی بینمان اتفاق افتاد
از تلخی و خاکستریِ روزهایِ ابری و شبهایِ طوفانی...!
زیرِ قول ات نزنی؛
که اگر با تو قهری باشد ؛
دوری و فاصله و دلتنگی ،
اگر دگر روزی سهمِ دلِ بیمار و روحِ بی طاقتمان شد
اگر رسیدیم به جایی که دلخوریِ مان از هم،
بیشتر از محبتِ بینمان بود.
اگر عرش و فرش هم یکی شوند
بیایم... !بنشینم ....!
و از تو؛
«فقط چشمهایت سهمِ من است»
را داشته باشم.
که خیالم از داشتنشان امن و راحت باشد.
مرز زیبایی اگر آن سوی دنیا برود
چشم باید به همان سو به تماشا برود
دیده از دور دو دریای مجاور باهم
چشم من می شکند پنجره را تا برود
بارها سنگ به پیشانی شوقش خورده
رود اگر خواسته از درّه به دریا برود
سرنگون گشتن فوّاره به ما ثابت کرد
آب می خواسته با واسطه بالا برود
آی مردم... به خدا آب زلال است زلال...
بگذارید خودش راهِ خودش را برود
کدخدا گفته که تا کار به دعوا نکشد
یکی از این دو نفر باید از اینجا برود
یا که یوسف به دیار پدری برگردد
یا که با پیرهنِ پاره زلیخا برود
کدخدا گفته که این دهکده، عاشقکده نیست
هرکه عاشق شده از دهکده ی ما برود
کوزه بر دوش سرِچشمه نیا... با این حرف
باید از دهکده یک دهکده رسوا برود
باز پیراهنِ گلدار به تن خواهی کرد
صبر کن از سرِ این گردنه سرما برود...!
#محمد_سلمانی