قفل دیجیتال، قفل دیجیتال یا الکترونیکی، قفل هایی هستند که برای دسترسی و باز و بسته شدن درب نیازی به استفاده از کلیدهای مکانیکی و فیزیکی وجود دارند. این قفل های الکترونیکی به عنوان جایگزینی برای قفل های مکانیکی معمولی استفاده می شوند، با ویژگی های خودکار بسته شدن درب و ارائه گزارش رفت و آمدها. این محصولات به عنوان یک راه حل امنیتی خلاقانه به کاربران پیشنهاد می شود. قیمت قفل دیجیتال درب ضد سرقت در فروشگاه خانه ایراق بسیار عادلانه و این محصولات بدون عرضه می شود.
https://yaraghhome.com/categor....y/%D9%82%D9%81%D9%84
ميشود تنها شويم يک بوسه از چشمت کنم؟
حلقه ي پيوندمان را دزدکي دستت کنم؟
ميشود هر ثانيه نام مرا نجوا کني؟
من بگويم “جان” ولي با بقيه بدتا کني؟
ميشود آغوش تو منزلگه جانم شود!؟
چشم تو جانم بگيرد عشق مهمانم شود؟
ميشود مردم بدانند من چقد ديوانه ام؟
جز تو ديگر هيچ بينم با همه بيگانه ام.؟!
آنقدر ديوانه ام تا هر که ميبيند مرا
آه تلخي ميکشد با خنده ميپرسد چرا؟
آفتابا بار دیگر خانه را پرنور کن
دوستان را شاد گردان دشمنان را کور کن
از پس کوهی برآ و سنگها را لعل ساز
بار دیگر غورهها را پخته و انگور کن...
#مولانا
خورشید در برابر شب دیر کرده است
شب در گلوی پنجرهها گیر کرده است
در این شبِ لجوج، نشانِ ستاره نیست
این شب، هزار آینه را زیر کرده است
شب مثلِ بختکیست که افتاده روی ماه
خورشید را ز جانِ خودش سیر کرده است
آنک چرا سوارِ سپیده ز ترس ِ شب
در گرمگاهِ حادثه، تاخیر کرده است
با یوسف رمیده ز دستانِ شب بگو
این خوابِ تلخ را به چه تعبیر کرده است؟!
این شب چرا به نقطهی پایان نمیرسد
این شب که نسلِ آینه را پیر کرده است؟!
#یدالله_گودرزی
بانگاه به آسمانچشمانت
اولصبح
همچون چکاوکی نغمهخوان
تاشبدراوجِعاشقیات
پروازخواهمکردو
ترانهعشق خواهم سرود...
#لاله_دژکام
دو شاخه نرگست ای یار دلبند
چه خوش عطری درین ایوان پراکند
اگر صد گونه غم داری چو نرگس
به روی زندگی لبخند لبخند
#فریدون_مشیری
✍️بداهه سرایی《کلاسیک》با بیت مطلع 👇
حساب میبرم از کمترین نشان عتابش
خدا گواه که میترسم از حساب و کتابش
#سمانه_کهربائیان
⏪ مفاعلن/ فعلاتن/ مفاعلن/ فعلاتن
⚘⚘⚘
هزار نکته ی باریکتر ز موست کتابش
که نور ارض و سماءست در ورای نقابش
نشست نقشش، بر صفحه ی ضمیر منیرم
به سینه حک شده عشق و نموده آینه قابش
کلام بارور از مهر او بدل به غزل شد
شکفت باغ دلم از بهار پر تب و تابش
دمید زمزمی از سعی من به عزم اجابت
صفا و مروه شد این خطه در مسیر سرابش
در این سکوت و نظاره، نگاه خیس ستاره
به واژه های اشاره، به جذبه کرد خطابش
شراب صبح ازل در رگ است تا ابدیت
که مست شد خِردم تا چشید جرعه ی نابش
در اوج قاف خیالم، به عرش، مرتبه دارد
کجا رِسم به بلندای آستان جنابش
عتاب عالم و آدم، جدا از عشق نکردم
که از زمین و زمان جملگی جداست حسابش
#ملیسا_شکیبا
♥️⚜️♥️⚜️♥️
بسان باد گذر کرد و بود بس که شتابش
ستاره بود و شرارش ندیده ای تو شهابش؟
عرق نشسته به سیمای چون زبانه ی آتش
که دیده است به یکجا نقیض آتش و آبش!
ز رشک سوختم آندم که دوری از من و دیدم
گرفته تنگ در آغوش خویش عکس تو قابش!
تمام ترس من این است گر به خواب من آید
و من به خواب نباشم، روم دوباره به خوابش!
همیشه قهر وسپس آشتی و عشوه به کارم
همیشه بازی و نازی! درست مثل شبابش
#جعفر_صالحی
⚘⚘⚘
ارشان (جواد) صابر مختاری
supprimer les commentaires
Etes-vous sûr que vous voulez supprimer ce commentaire ?