فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    tìm kiếm nâng cao
  • Đăng nhập
  • Đăng ký

  • Chế độ ban đêm
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    Về • Danh mục • Liên hệ chúng tôi • Chính sách bảo mật • Điều khoản sử dụng • Đền bù

    Lựa chọn Ngôn ngữ

  • Arabic
  • Bengali
  • Chinese
  • Croatian
  • Danish
  • Dutch
  • English
  • Farsi
  • Filipino
  • French
  • German
  • Hebrew
  • Hindi
  • Indonesian
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Portuguese
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu
  • Vietnamese

Đồng hồ

Đồng hồ

Blog

Duyệt các bài báo

Thị trường

Sản phẩm mới nhất

Các trang

Trang của tôi Các trang được yêu thích

Hơn

Diễn đàn Khám phá Bài viết phổ biến Việc làm Ưu đãi Kinh phí
Đồng hồ Thị trường Blog Trang của tôi Nhìn thấy tất cả

Phát hiện bài viết

Posts

Người dùng

Các trang

Tập đoàn

Blog

Thị trường

Diễn đàn

Việc làm

Kinh phí

Mona2
Mona2  
4 yrs

هم نشین گل اگر باشی معطر میشوی
سرتر از صدها گلاب قمصر میشوی

همنشین با بی خردبی اعتبارت میکند
پیش استاد سخن بی شک سخنور میشوی

از زمین بگذر مسافر خانه ای متروکه است
آسمان باشی گذرگاه کبوتر میشوی

هم صدای بلبل خوشخوان نباشی جغد شوم
پیش لامذهب بدان کم کم تو کافر میشوی

عشق را معنی به بد مستی مکن سنگ صبور
پیش لیلای زمان مجنون دیگر میشوی

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

قلب دیوانه به هر حال ، خطا خواهد کرد ،
رفته‌ای ؛ پشت سرت باز دعا خواهد کرد !

دوری ، از ما دو رفیق ابدی می‌سازد
پیش هم بودن ما ، جنگ به پا خواهد کرد

برگ خشکیده هر آنقدر مصمم باشد
ساقه‌اش را غم پاییز ، جدا خواهد کرد

نیستی تا که ببینی غم بی‌دلداری ،
با دل خسته‌ی این مرد چه‌ها خواهد کرد

مطمئن باش که این آه نه چندان سوزان
آنچه را با تو نکرده‌ست ، خدا خواهد کرد ...

محسن_نظری

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

حسی درونم داد زد: باید بغل می کردی اش
قدری جلو می آمدی شاید بغل می کردی اش
 
گفتم که ترسیدم ولی او داد زد این بدتر است
یا خوب پس می راندی اش، یا بد بغل می کردی اش!
 
گفتم: دلم...گفت: اضطراب! گفتم دلش... گفت آه نه!
فکر دلش بودی که صد در صد بغل می کردی اش
 
گفتم اگر بعد از بغل دیوانه می شد؟ گفت باز
وقتی که آن دیوانگی سر زد بغل می کردی اش
 
گفتم ولی او رفته و من ماندم و دستان من
دستم پشیمان داد زد : باید بغل می کردی اش...

نیلوفر_کبیری

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

برای این منِ آواره مهلتی خوب است
قبول کن شبِ تهرانِ نکبتی خوب است

قرارمان سر "فرصت" که منتظر ماندن
برای آدم آواره فرصتی خوب است

چقدر قهوه ای اش دیدم و ندانستم
که از نگاه تو این شهر لعنتی خوب است

مرا به جرعه ای از چشمهات مهمان کن
که چای سبز برای سلامتی خوب است

تو پلک می زنی و پُتک میخورد به سرم
شکنجه کُش شدن از بمب ساعتی خوب است

تو کوه نیستی اما اگر خروش کنی
عبور سیل به این پرحرارتی خوب است

🦋شب سرودن تو خستگی نمیفهمم
تراش دادن این سنگ قیمتی خوب است🦋


نازارکم__هناسکم

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

از برای دلم اینبار بیت هایم را معنا ڪنید
یڪی پس از دیگری واژه هایم را مداوا ڪنید
سرگشتهُ ملولـــم یا اینکه غمگین، نمیدانم...
هی بگردید درد بی درمانِ دلم را پیدا ڪنید
از لبانــــم می چکـد درد و فغــــان...
مرحمـی از لبخنــد برایــــم مهیا ڪنید
بهـانه ای ندارم برای شادی در این جهان
برای لبانـم لبخند و عشق دست وپا ڪنید.

امیر_خسرو_ابراهیمیان

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

🍂
کجای خاطره هایت مرا رها کردی؟
و دست های مرا با که جا به جا کردی؟

 تمام راه، به همراهي ات دلم خوش بود
رفیقِ نیمه یِ راهم... چرا جفا کردی؟!

به جستجوی تو بودم تمامِ عمرم را
دریغ و درد که عمر مرا فنا کردی

 چه ساده حرف های تو در گوشِ جانم رفت 
چه سخت ذهن مرا با غم آشنا کردی

چگونه با تو بگویم؛ چگونه بی تو گذشت؟!
از این که با من عاشق چه زشت تا کردی

پس از  عبور تو تنها سکوت ماند و سکوت 
و یک صدا که نهیب میزند... خطا کردی


آذین_قانع

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

چقدر حال مرا خوب کرد لبخندت
درون چایی تلخم بریز از قندت

 تو بهترین اثر خالق جهان منی
عجب نبود که الهام میگرفتندت

 بحق که موی تو افشاندنی ترین عشق است
اگر که باد بهار است آرزومندت

 ادای شیر در آورده اند بی هنران
که آهوانه نیفتاده اند در بندت

 من آفریده ات شده بودم  به اولین دیدار
بکُش به خنجر چشمان خویش دلبندت

 منم همان که جهان را به تار موت فروخت
بپرس از همه عالم که؟ میخرد چندت؟

رضا_محمدی

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..!
باد باعث طراوتش میشود؛
آب باعث رشدش میشود؛
و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد؛
اما ...
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل"،
آب باعث گندیدگی،
باد باعث پلاسیدگی،
و آفتاب باعث پوسیدگی،
و ازبين رفتن طراوتش میشود!

مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود .

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

زمین تشنه هوا ابری دلم طوفان تنت آتش
تن تبدار من هیزم گل پیراهنت آتش

لبت شیراز کندوها دو چشمت چین آهوها
سیه ابرو عسل بانو تمام میهنت آتش

چنان با خنده در باغ دلم آتش زدی بانو
که چشمم شعله شعله می زند بر دامنت آتش

تنت موزون تر از پیچ و خم باد سحرگاهان
سرت سردار زیبایی شکوه گردنت آتش

طلوع صبح اندامت میان بستر دستم
زند آتش به جانم ای نگاه روشنت آتش

تو با امواج لغزان سپیداران اندامت
زدی حتی به جان و خانمان دشمنت آتش

گریبان تو و دستم ترنج سینه و دندان
صدای ناله ات لذت طنین شیونت آتش

هم آغوش تو در بستر شدم حجمی ز خاکستر
مرا بوسیدنت باران تو را بوسیدنت آتش



سعید_نوری

Giống
Bình luận
Đăng lại
Mona2
Mona2  
4 yrs

عمرم -اگر که خوب، اگر بد- گذشته‌است
یک رودخانه است که از سد گذشته‌است

دیگر به عقل کار ندارم، که مدتی‌ست
کار من از نباید و باید گذشته‌است

"هشتاد ضربه" حکمِ حقیری‌ست، محتسب!
دارم بزن که مستی‌ام از "حد" گذشته‌است

عشق تو نیتی‌ست که هرگز نکرده‌ای
عشق من از تشهد و اشهد گذشته‌است

من دلخوشم که عاقبتم خیر می‌شود
عمرم -اگر که خوب، اگر بد- گذشته‌است..

یاسر_قنبرلو

Giống
Bình luận
Đăng lại
Showing 1205 out of 1836
  • 1201
  • 1202
  • 1203
  • 1204
  • 1205
  • 1206
  • 1207
  • 1208
  • 1209
  • 1210
  • 1211
  • 1212
  • 1213
  • 1214
  • 1215
  • 1216
  • 1217
  • 1218
  • 1219
  • 1220

Chỉnh sửa phiếu mua hàng

Thêm bậc








Chọn một hình ảnh
Xóa bậc của bạn
Bạn có chắc chắn muốn xóa tầng này không?

Nhận xét

Để bán nội dung và bài đăng của bạn, hãy bắt đầu bằng cách tạo một vài gói. Kiếm tiền

Thanh toán bằng ví

Thông báo Thanh toán

Bạn sắp mua các mặt hàng, bạn có muốn tiếp tục không?

Yêu cầu hoàn lại