نازکن ، عیبی ندارد ، نازنین تر می شوی
با غم این روزهای من عجین تر می شوی
آتشی هستی که وقتی گر بگیری در دلی
از دل آتشفشان هم آتشین تر می شوی
لحظه ی لبخند ، مانندِ … شبیهِ … مثل یک…
وای من ، اصلن ولش کن … نقطه چین تر می شوی
خنده وقتی روی لب های تو جا خوش می کند
باز هم از آنچه هستی دلنشین تر می شوی
شیک می پوشی و زیبایی فراوان می شود
بین اول های دنیا اولین تر می شوی
گرچه من با نازِ چشمانِ تو ویران می شوم
ناز کن ، عیبی ندارد ، نازنین تر می شوی
نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهے دل، آفرین دل، مرحبا دل
ز دستش یک دم آسایش ندارم
نمیدانم چه باید ڪرد با دل
هزاران بار منعش ڪردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل!
به چشمانت مرا دل مبتلا ڪرد
فلاڪت دل، مصیبت دل، بلا دل
از این دل داد من بستان خدایا
زدستش تا به ڪے گویم خدا دل
درون سینه آهے هم ندارد
ستمڪش دل،پریشان دل،گدا دل
به تارے گردنش را بسته زلفت
فقیر و عاجز و بے دست وپا دل
بشد خاک و ز ڪویت بر نخورد
زهے ثابت قدم دل، با وفا دل
#لاهوتی
:
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی
سرگشته و دلداه ی راهی شده باشی
سخت است که عاشق شوی و از طرف او
محکوم به انجام گناهی شده باشی
چون گرگ سپیدی که دلی داده به آهو
رام نگه و چشم سیاهی شده باشی
او کوچ کند تا که نیابی اثرش را
تو در پی او یک شبه راهی شده باشی
هی شعر بگویی تو ز هر خاطره اما
محدود به یک دفتر کاهی شده باشی
هی شعر بگویی که کنی معجزه اما
خود شیفته ی سحر نگاهی شده باشی
دل دادگی و بی خبری و غم هجران
سخت است که دیوانه ی ماهی شده باشی
دوست دارم به دل این آتش پنهانی را
عشق و بی تابی و اندوه و پریشانی را
جان به قربان نسیمی که وزید از بر دوست
تا به من هدیه دهد این دل طوفانی را
بی تو سر می شود این عمر و قرار است که مرگ
خط بطلان بکشد زندگی فانی را
حال و روز دل من سخت تر ست از سی سخت
کیست آباد کند این همه ویرانی را ؟
وقت آن است که یادت کنم و تا دم صبح
حس کنم قطره به قطره شب بارانی را
سخت و آسان ، سخن عشق به هر حال ابدی ست
کیست کز یاد برد سعدی و خاقانی را ؟
عاشقی مانع ما بود و ریا مانع شیخ
که در این شهر ندیدیم مسلمانی را ...
#ناصر _عبدالمحمدی
اگر باور ڪنے یا نه تو را در خواب میدیدم
دو چشمان قشنگت را شراب ناب میدیدم
چه زیبا بود چشمانت میان خلوت آن شب
منم تاریڪے محض و تو را مهتاب میدیدم
ولے یک آن شدم حیران تو یک شهزاده اے انگار
تو را در وسط رویا بسے شاداب میدیدم
میان آن هیاهو و هجوم فڪر و اندیشه
خودم آریوے جنگاور تو را یوتاب میدیدم
چنان آرامشے دادے به قلب پر ز تشویشم
ڪه گیسوے بلندت را شبیه تاب میدیدم
نشد گیرم در آغوشت ولیڪن آن تنِ نازت
چو مروارید غلطان در صدف نایاب مے دیدم
قلب دیوانه به هر حال ، خطا خواهد کرد ،
رفتهای ؛ پشت سرت باز دعا خواهد کرد !
دوری ، از ما دو رفیق ابدی میسازد
پیش هم بودن ما ، جنگ به پا خواهد کرد
برگ خشکیده هر آنقدر مصمم باشد
ساقهاش را غم پاییز ، جدا خواهد کرد
نیستی تا که ببینی غم بیدلداری ،
با دل خستهی این مرد چهها خواهد کرد
مطمئن باش که این آه نه چندان سوزان
آنچه را با تو نکردهست ، خدا خواهد کرد ...
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای گرشا رضایی به نام هیپنوتیزم
http://music-bass.ir/590/%D8%A....F%D8%A7%D9%86%D9%84%
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای محسن ابراهیم زاده به نام دریا
http://music-bass.ir/589/%D8%A....F%D8%A7%D9%86%D9%84%