فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #شبتون_بخیر
    Recherche Avancée
  • S'identifier
  • Enregistrez

  • Mode jour
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    Sur • Annuaire • Contactez nous • politique de confidentialité • Conditions d'utilisation • Rembourser

    Sélectionner Langue

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

Montre

Montre

Blog

Browse articles

Marché

Derniers produits

Pages

Mes Pages Pages aimées

Plus

Forum Explorer Messages populaires Emplois Des offres Des financements
Montre Marché Blog Mes Pages Voir tout

Découvrir des postes

Posts

Utilisateurs

Pages

Groupe

Blog

Marché

Forum

Emplois

Des financements

Mona2
Mona2  
5 ans

دختر ِ شیخ! بهار آمده غم جایز نیست
به دو ابروی ِ کجت اینهمه خم جایز نیست

مهربان باش و در ِ خانه به رویم بگشا
میهمانت شده ام ظلم و ستم جایز نیست

بوسه می چسبد اگر قوری و منقل باشد
چون لب ِ قند تو بی چایی ِ دم جایز نیست

مادرت کاش نمی رفت زیارت، دم ِ عید
گریه و نوحه و رفتن به حرم جایز نیست

پس بزن ابر ِ سیاهی که حجابت شده است
بیشتر چهره برافروز که کم جایز نیست

بیشتر باز کن آن چاک ِ گریبان گرچه
هرویین بیشتر از چند گرم جایز نیست

به من "استغفرالله" نگو دختر ِ خوب !
عربی حرف زدن های ِ عجم جایز نیست

تار ِ مویت بده بنوازم و خود مست برقص
غیر از این موسم ِ نوروزی ِ جم جایز نیست

آسمان رقص و زمین رقص، چه کس گفته حرام؟!
خرده بر حضرت ِ بابای ِ کرم جایز نیست

عشق بی معنی و تو سنگدل و من دلسرد
شده است و شده ای و شده ام جایز نیست

هرچه گفتم بپذیر و دل ِ من را نشکن
نه و نه گفتن پشت ِ سر ِ هم جایز نیست

آمدم خواستگاری، غزلم مهر ِ تو باد
جز جواب "بله" با اهل ِ قلم جایز نیست

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا

اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا

چون در افتاده‌ام از پای و ندارم سر خویش
دست من گیر و دل خسته بدست آر مرا

بی گل روی تو بس خار که در پای منست
کیست کز پای برون آورد این خار مرا

برو ای بلبل شوریده که بی گلروئی
نکشد گوشهٔ خاطر سوی گلزار مرا

هر که خواهد که بیک جرعه مرا دریابد
گو طلب کن بدر خانهٔ خمار مرا

تا شوم فاش بدیوانگی و سرمستی
مست وآشفته برآرید ببازار مرا

چند پندم دهی ای زاهد و وعظم گوئی
دلق و تسبیح ترا خرقه و زنار مرا

ز استانم ز چه بیرون فکنی چون خواجو
خاک را هم ز سرم بگذر و بگذار مرا

خواجوی_کرمانی

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند
وای دل چون كود كی بی تو لجاجت می كند

اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد
هیچوقت عشقت بدل فكر فراموشی نكرد

عشق من با تو به میزان تقد س می رسد
بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد

دوستت دارم برای من كلام تازه نیست
حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست

در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم
بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم

چشمهایم را نگاه تو ضمانت می كند
گرمی دست مرادستت حمایت می كند

با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم
ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم

چشمهای مهربان تو فراموشم نشد
هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد

من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام
ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

ای گفتن از تو در شب ممنوعه‌ام خیال
آغوش تو برای من انگاره‌ای محال

سیب رسیده‌ای که مرا رانده از بهشت
صدبار بهتر است از افتاده‌های کال

پرسیده‌ای چه می‌کنی و کیستی؟ مپرس!
ای آخرین جواب من از اولین سؤال

با دیگران قیاس حلال و حرام کن
حرف حرام می‌شکند حرمت حلال

از استکان لب زده‌ات می‌خورم،
تو را
می‌بوسم از دریچهٔ ممکن‌ترین مجال

انگشت می‌کشی به گریبان و شامه‌ام
دنبال عطر توست فراسوی این جدال

تو‌ وقت دیدن عطشم کور، کور، کور
من پای گفتن هوسم لال، لال، لال

آینده کو؟ گذشته کجا رفت؟ کاشکی
درهای لحظه را بگشاییم رو به حال


مهدی_فرجی

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

‎‌‌‌𖡝‎‌‌‌࿐𖠇࿐჻ᭂ✦🌙✦჻ᭂ࿐𖠇࿐𖡝

بیمار غمت را، به جز از صبر دوا نیست
صبرست، دوای من و دردا، که مرا نیست

از هیچ طرف راه ندارم، که ز زلفت
بر هیچ طرف نیست، که دامی، ز بلا نیست

عشق است، میان دل و جان من و بی‌عشق
حقا که میان دل و جان هیچ صفا نیست

زاهد دهدم، توبه، ز روی تو، زهی روی
هیچش، ز خدا شرم و ز روی تو حیا نیست

مهری و وفایی که تو را نیست، مرا هست
صبری و قراری که تو را هست مرا نیست


« ‎سلمان ساوجی »
‎‌‌

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

یک شمع تو روشن کن، پروانه شدن با من
مِی از من و ساقی تـو، پیمانه شدن با من

یک بوسه ز تو کافیست، آغوش نمی خواهم
یک جرعه فقط ساقی، میخانه شدن با من

تو تلخی این مِی را یک کاسه تحمل کن
شیرین چو لبهـایت، دردانـه شدن با من

بـاز حلقـه مـویت را، در بـاد رهـا کردی؟
از بنـد رهـایـم کن، شاهانه شدن با من

تا عطر تنت اینجاست نبضم به تو وابسته ست
با بـوی نفس هایت، جانانه شدن با من

چون نورِ حضورت هست این باغچه با من گفت:
یک غنچه ز تو کافیست، گلخانه شدن با من

صد دانه ی این تسبیح، یک جمله به من میگفت:
یک بار تو عاشق شو، یکدانه شدن با من


استاد_شهریار

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد

پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند !
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد

من از آن یکی گزیدم که به جز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد

من اگرچه بر درختم ، ولی آن سیاه بختم
که رسیده باغبان و ثمری نچیده باشد

به جز آن کشیده ابرو که خمیده در جوانی
نشِنیده ام جوانی که قدش خمیده باشد

عجب از حبیبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سخنی شنیده باشد

اگر از کسی رسیده ست به ما بدی ، بماند
به کسی مباد از ما که بدی رسیده باشد

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

‌


بگو چگونه بميرمت
كه اينگونه در من نفس مي كشي
بگو چگونه وابسته ي بودنت نباشم
كه اينگونه زندگي ام را با من قدم مي زني
و خنده ات را بيخ گوشم جا مي گذاري
بگو چگونه در تو حبس نباشم
كه اينگونه در من جاري هستي
تو بگو چگونه ترسِ از دست دادنت را نداشته باشم
كه اينگونه با تو حالم خوب است....

#شیما_سبحانی

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

و تو خاص‌ترین
خواسته‌ی دست نیافتنی
من بودی،
که نه میشد آنگونه
که میخواستمت
بخواهمت و نه آنگونه
که میخواستیم نخواهمت

یک مماس

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

چگونه وصف کنم حس درد هجران را؟
واضـــطراب غم انگیز رفتن جان را؟

از اشک ماهی جان داده خوب فهمیدم
نشانه های ظهور بلای طوفان را

طبیب رفت و مریضش مریض تر شده است
به شوق دیدنش از یاد برده درمان را

چه میزبان عزیزی است این غمت که مدام
نفس نفس بکند یاد قلب مهمان را

به شاه بیت غزل های ناب عشق قسم
که می کشد غم دوری امید انسان را

به هر که روی تو را جز خودم نظاره کند
حرام کرده ام ای دوست روی رضوان را

همیشه نام تو ذکر من است تا شکند
خدا امید رقیبان نامسلمان را

من و اتاق وغزل گرم یاد روی توایم
که سرد کرده خیال تو چای فنجان را

Aimer
Commentaire
Partagez
Showing 1328 out of 1953
  • 1324
  • 1325
  • 1326
  • 1327
  • 1328
  • 1329
  • 1330
  • 1331
  • 1332
  • 1333
  • 1334
  • 1335
  • 1336
  • 1337
  • 1338
  • 1339
  • 1340
  • 1341
  • 1342
  • 1343

Modifier loffre

Ajouter un niveau








Sélectionnez une image
Supprimer votre niveau
Êtes-vous sûr de vouloir supprimer ce niveau?

Avis

Afin de vendre votre contenu et vos publications, commencez par créer quelques packages. Monétisation

Payer par portefeuille

Alerte de paiement

Vous êtes sur le point d'acheter les articles, voulez-vous continuer?

Demande à être remboursé