باز دلتنگم... نمی دانم ...تو حتما بیشتر...
مهربانم! دوستت دارم ...تو از من بیشتر؟!
در خیال خود میان دفتر اوهام دل
مینویسم: او مرا از جان و ازتن بیش...تر...
از غبار وهم گردد روزن امید دل -
رقص نورش خوشتر و سوسوی روزن بیشتر
میروی " دامن کشان " از ساحل احساس من
میزنی بر التهاب موج ، دامن بیشتر
میشناسم کوچه های" هفت شهر عشق" را
از کف دست تو و هر کوی و برزن بیشتر
دلخوشم از شعر شور انگیز و می ریزم فقط
آب توی آسیاب بخت دشمن بیشتر
بیتو می گیرد دل دیوانه ی تنهایی ام
میپرد پلک دل از سنگ فلاخن بیشتر
کفتر جَلد تو را تا باز گردانم به بام
دام را گستردهتر گردانم ارزن بیشتر
خاکِ گلدان توام ، ... تا بشکفی در قلب من
مینوازم در خود آهنگ شکفتن بیشتر
کوه عشقم تیشهی غم گر زنی بر سینهام
میگشاید پیش رویت گنج و معدن بیشتر
هرچه بنیانِ دلم را میکنی بی پایهتر
میشود اندیشه در راه تو متقن بیشتر
در حضور خارها هم میشود
یک یاس بود . . .
در هیاهوی مترسکها
پر از احساس بود . . .
می شود حتی
برای دیدن پروانه ها . . .
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود . . .
دست در دست پرنده . . .
بال در بال نسیم . .
ساقه های هرز این اندیشه ها را
داس بود . . .
کاش می شد
حرفی از " ای کاش "
ها هرگز نبود . . .
هر چه بود احساس بود و
عشق بود و یاس بود ....
میخواهمت، میدانے اما باورت نیست
فڪرے به جز نامهربانے در سرت نیست
"دیگر" شدے هرچند، اما من همانم
آرے، همان شورے ڪه دیگر در سرت نیست
من دوستت دارم؛ تمام حرفم این است
حرفے ڪه عمرے گفتم اما باورت نیست
من آسمانے بیڪران، روحے بلندم
باور ڪن این ڪوتاهے از بال و پرت نیست
اے ڪاش، از آغاز با من گفته بودی
وقتے توانِ آمدن تا آخرت نیست...
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای یوسف زمانی به نام زیبای دوست داشتنی
http://music-bass.ir/537/%D8%A....F%D8%A7%D9%86%D9%84%
اگه برای خودت ارزش قائل نشی
هیچ کس برات تره خرد نمیکنه!
و موقعی که خودتو دست کم بگیری
یا فکر کنی به اندازه کافی خوب نیستی
خیلی شیک و مجلسی از روت رد میشن
و بعدشه که تو تازه به خودت میای
که عجب اشتباهی کردم
که خودم با رفتار ناصحیح خودم
موجبات آسیب های زیادی رو فراهم کردم
بنابراین تا دیر نشده
ارزش و جایگاه خودتو به یاد بیار
و پادری نباش!
دلبستگی ربط عجیبی با آدم های بلاتکلیف دارد...
مینشینی و میگذاری یک آدم طول و عرض علاقه ات را بارها برود و برگردد
گاهی با وعده های شیرین
گاهی با دروغ های شاخدار
گاهی با توهین و تمسخر
گاهی حتی با خواهش...
جاپای بلاتکلیفی اش مسیر لطیف علاقه ات را سخت و ناهموار می کند...
یکروز خسته می شوی و بی هیچ توضیح مشخصی میروی...
آنروز به طرز وحشتناکی احساس حماقت می کنی
برای روزهایی که نشستی و تماشا کردی...
و خون دل خوردی...