فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها

1 Y

آمد به دلم غم زد و یک آن برفت
با سرعت نور آمد و مهمان برفت
در قید تبسم اش دو چشمم حیران
باد ایست چو وزید و طوفان برفت

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

در وادی غم به جمع عشاق اله
دیدند به روی دست خورشیدی ماه
ذرات جهان قسم که گفتند همه
لا حول ولا قوة الا بالله

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

سفیدجامه‌ پوشِ عمرِ من
چون اسبِ سفیدِ خوشبختی
امیدوارم سرزمین یخ بسته‌ام
چمنزاری در خور شایستگی‌ات باشد

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

مرهمی از مهر و محبت ، با گل خاص آورده ایی
یاگل سرخی زجنس تاس با هراس آورده ایی
قلب خورشید این حقیقت را عاشقانه بدید
از کوچه های هرات ، با النمای آورده ای

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

نه میتوانیم بمیریم،
نه میتوانیم زندگی کنیم.
نه میتوانیم همدیگر را ببینیم،
نه میتوانیم همدیگر را ترک کنیم.
به تنگنای عجیبی افتاده ایم.

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

میشود گاهی سراغ عشق را از تو بگیرم
مات و مبهوت و درون چشمهای تو بمیرم
میشوم هر بار من غرق نگاهت
میشود این بار فریادت بگیرم

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

میدونی اسم این عشقه وقتی که تو چندین بار خداحافظی میکنی ولی هنوز اماده این نیستی که ترکش کنی.

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

سلامت نور چشمست که بر جان میگزارم

کلامت درد عشقیست که آن طاقت ندارم

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

زمان حال یه ویژگی نسبت به بقیه زمان ها داره، اونم اینه که مال خودته

پسندیدن

اظهار نظر

1 Y

هر گامِ تو در ثانیه ها پیمودن جان است
آن سوی جهان خاطره ها بی بُعد زمان است
رودی که از این دشت به فرداهای دگر رفت
پیوسته به تکرار زمان هر لحظه روان است

پسندیدن

اظهار نظر

کشف کردن نوشته ها