فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #electricalsafety #flydragon #weatherproofbox #petcare #opeypet
    Erweiterte Suche
  • Anmelden
  • Registrieren

  • Nacht-Modus
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    Über Uns • Verzeichnis • Kontaktiere uns • Datenschutz • Nutzungsbedingungen • Rückerstattung

    Wählen Sprache

  • Arabic
  • Bengali
  • Chinese
  • Croatian
  • Danish
  • Dutch
  • English
  • Farsi
  • Filipino
  • French
  • German
  • Hebrew
  • Hindi
  • Indonesian
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Portuguese
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu
  • Vietnamese

Betrachten

Betrachten

Blog

Artikel durchsuchen

Markt

Neueste Produkte

Seiten

Meine Seiten Gefallene Seiten

mehr

Forum Erforschen Beliebte Beiträge Arbeitsplätze Bietet an Förderungen
Betrachten Markt Blog Meine Seiten Alles sehen

Entdecken Beiträge

Posts

Benutzer

Seiten

Gruppe

Blog

Markt

Forum

Arbeitsplätze

Förderungen

علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre

image
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre

image
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
‫بر حق مردم است جوانمرد را نظر‬
‫حیدربابا، ایگیت اَمَک ایتیرمز‬
‫جای فسوس نیست که عمر است در گذر‬
‫عؤموْر کئچر، افسوس بَرَه بیتیرمز‬
‫نامردْ مرد، عمر به سر می‌برد مگر!
‫نامرد اوْلان عؤمری باشا یئتیرمز‬
در مهر و در وفا، به خدا، جاودانه ایم‬
‫بیزد، واللاه، اونوتماریق سیزلری‬
‫ما را حلال کن، که غریب آشیانه ایم‬
‫گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلری‬
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
حیدربابا، همیشه سر تو بلند باد‬
حیدربابا، سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون!
‫از باغ و چشمه دامن تو فرّه‌مند باد‬
‫دؤرت بیر یانون بولاغ او ْلسون باغ اوْلسون!
‫از بعدِ ما وجود تو دور از گزند باد
‫بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون!
‫دنیا همه قضا و قدر، مرگ ومیر شد
دوْنیا قضوْ-قدر، اؤلوْم-ایتیمدی‬
‫این زال کی ز کُشتنِ فرزند سیر شد؟
دوْنیا بوْیی اوْغولسوزدی، یئتیمدی‬
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
صبح شد و از هر سمت، صدای اذان بلند شد
گویا که از فرشتگان، صدای قرآن می‌آید
صدایی مثل آن نمی‌یابم، بگذارید بگویم که
اگر صدای جان شنیده می‌شد، به آن شبیه بود
گویا بسان دوران کودکی‌ام که در گاهواره آرمیده‌ام
صدای مهربان مادرم برایم لالایی می‌گوید
یا اینکه در سفر هستم و بیدارم می‌کنند که برخیز تا به مقصد برسیم
زنگ شتر نواخته می‌شود که کاروان دارد عبور می‌کند
یا اینکه چوپان، گوسفندان را پراکنده است و در کوه نی می‌زند
و این صدای چوپان در گوش گوسفندان رویا می‌آفریند
اگر جسمم هم پیر شده باشد، هنوز عشقم پیر نشده است
و در گوشم هنوز صدای جوانی طنین انداز است
یا اینکه زمان با من کشتی گرفته و مرا به زمین کوبیده است
و شعر و نوشته‌هایم همانند صدای پهلوان به زمین خورده است
آخرالزّمان شده و گوش فرا دهید که
فریاد کمک‌خواهی مردم، عرش را به لرزه درمی‌آورد
پاییز انسانی است و جان ها همانند برگ پاییزی به زمین می‌ریزند
برگ‌های پاییزی وقتی می‌ریزند، پاییز همانند ساز، ناله سر می‌دهد
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre

image
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre

عزیزه! خداوند تو را یک عروس ظریف
که لایق من بود خلق کرده بود
و ازدواج یک روح ظریف را با قدرت
به یک جسم ظریف پیوند داده بود
بلبل عشقم هر چه گل در دنیا بود را
رها کرده بود و تنها تو را انتخاب کرده بود
عشقت بقدری مرا بیخود کرده بود که
گویا من از زندان در حال رها شدن بودم
گویا آنکه او را دوست داشتم با من
هم نفس شده و از قفسم خارج کرده بود
و دوزخ مرا مبدّل به بهشت نموده
و آتش و سوزاندنش را کاسته بود
کلاغ سیاه بختی من وقتی به پرواز درآمد،
اگر روز سپیدی هم داشتم آنرا سیاه کرده بود
مرگ که اسمش محو شود وقتی به منزل ما پا گذارد،
ماه من درآمده و خورشید هم غروب کرده بود

Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
شبها خروشد آب بهاران بهرودبار
در سیل سنگغُرّد و غلتد ز کوهسار
چشمانِ گرگ برق زند در شبانِتار
سگها شنیده بویِ وى و زوزه مى کشند
گرگان گریخته، به زمین پوزه مى کشند
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
پرواز دسته دسته زیبا کبوتران
گویى گشاده پرده زرّین در آسمان
در نور، باز و بسته شود پرده هر زمان
در اوج آفتاب نگر بر جلال کوه
زیبا شود جمال طبیعت در آن شکوه
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 Jahre
من به این باغ آمده ام
گریه کنان آمده ام
دردم رو آورده ام
برای گریه کردن آمده ام
Gefällt mir
Kommentar
Teilen
Showing 670 out of 1830
  • 666
  • 667
  • 668
  • 669
  • 670
  • 671
  • 672
  • 673
  • 674
  • 675
  • 676
  • 677
  • 678
  • 679
  • 680
  • 681
  • 682
  • 683
  • 684
  • 685

Angebot bearbeiten

Tier hinzufügen








Wählen Sie ein Bild aus
Löschen Sie Ihren Tier
Bist du sicher, dass du diesen Tier löschen willst?

Bewertungen

Um Ihre Inhalte und Beiträge zu verkaufen, erstellen Sie zunächst einige Pakete. Monetarisierung

Bezahlen von Brieftasche

Zahlungsalarm

Sie können die Artikel kaufen, möchten Sie fortfahren?

Eine Rückerstattung anfordern