روز خوب که در نمیزنه بیاد داخل روز خوب که از جعبه شانس در نمیاد روز خوب که یکی از روزهای هفته نیست در مسلسل ناگزیر تقویم طلوع کند روز خوب که سر برج نیست خود بخود، البته گاهی با ناز و کرشمه بیاد قبض آب و برق و … نیست که وقت و بی وقت ، وقتی خسته از سر کار بر میگردی از شکاف در آویزون باشه روز خوب که … نه! روز خوب را باید ساخت باید نوازشش کرد باید آراست و پیراست باید به گیسوهاش گلهای وحشی صحرایی زد باید عطر دلخواهش رو خرید گل دلخواهش رو روی میز گذاشت شعر دلخواهش رو سرود باید نازش را کشید به رویش خندید روز خوب را باید خلق کرد و بعد در آغوش آرام یک روز خوب لذت دنیا را چشید …
https://www.pills4ever.com/pro....duct/zopiclone/zopis
روزی می رسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوی نه از بدگویی های دیگران می رنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانه ی اطرافت به آن روز می گویند: پیری آن روز ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد
حضرت دوست دل و جانم فدای حضرت دوست نی، فدای گدای حضرت دوست هر دمی صد جهان ز جان خواهم تا فشانم به پای حضرت دوست هست پاداش نیستی، هستی نیست شو در هوای حضرت دوست گر فنا شد وجود ما گو شو باد دائم بقای حضرت دوست از دل و دین و هست و نیست برَست هرکه شد مبتلای حضرت دوست هر که را کُشت، خون بهایش شد ای فدای بهای حضرت دوست خلد و کوثر به جرعه ای بفروش غیر مگزین به جای حضرت دوست جمله زیر لوای رحمت بین خاصه اهل ولای حضرت دوست گاه جامم به لب گهی جانم تا چه باشد رضای حضرت دوست