تا شمیم نفست را نفسی تازه زدم
عشق را با طپش قلب تو اندازه زدم
ناگهان آمدی از عطر تنت لرزیدم
مثل یک زلزله ای لرزه به شیرازه زدم
طرح اندام تو را دیدم و همچون پرگار
چرخشی را متوالی به همین بازه زدم
تا به آغوش تو یک لحظه رسیدم گویی
پرچم فتح خودم را سر دروازه زدم
دست معمار ازل در بدنت مشهود است
شرمسارم که چرا دست به این سازه زدم
عشق تو معجزه ای بود که من عشقم را
گره ای سخت به این عشق پرآوازه زدم
سالیانیست که از عشق تو سرگردانم
عفو کن حرف دلم را به تو من تازه زدم
👈سخنگوی دولت گفته که یه سریا دارن فضا سازیمیکنن و اختلاف بین ایرانی و افغانی میندازن و پیوند ماها نا گسستنی هست
🔴بزرگوار ما نمیگیم افغانها دشمن هستن و ... بلکه اونام مثل ماها هستن
🔴بحث ما اینه چرا بصورت غیرقانونی در تعداد بالا میان؟
❌امنیت شغلی
❌امنیت اقتصادی
❌امنیت اجتماعی
و....
⛔وقتی شخصی بدون هویت وارد کشوری میشه یعنی خیلی راحت میتونه خلاف کنه و آب از آب تکون نخوره
❌ما دنبال تفرقه و ... نیستیم شماها کار خودتون درست انجام بدید همین👌
آدم های قوی از سیاره ی دیگری نیامده اند ،
آن ها هم مشکلاتِ خودشان را دارند ،
هم محدودیت های معمولی و حتی غیر معمولی ...
تفاوت اینجاست ؛
آن ها پذیرفته اند از پسِ هر مشکلی بر می آیند ،
آن ها خودشان را باور کرده اند ،
از مشکلات و محدودیت ها ، پله ساخته اند ، نه کوه !!!
آدم های قوی در کمالِ خودباوری ؛
انتخاب کرده اند قوی باشند ...
قوی بودن ؛
در "مغز" اتفاق می افتد ، قوی بودن،
همت می خواهد!
چیزی نمانده بی تو از من، حضرتِ فرهاد،
دیدی جدایی بین ما هم اتفاق افتاد؟..
طوری نگاهم میکنی انگار در چشمت
مثل تمام عکسهایم، رفته ام از یاد...
اما عزیزم، خاطره های تو می رقصند
در ذهنِ من چون قاصدکهای رها در باد..
هرشب غمت را می نوازم نُت به نُت با عشق
در گوشه ی دل، دستگاهِ بغضِ بی فریاد..
می خواهم از لحن غزل آلودِ چشمت تا
بگذاردم با زخمهایم، لحظه ای آزاد...
نه بال دارم، نه هوای پر زدن، اما
پر میکشم یک شب از اینجا، هرچه بادا باد...
#سما_امینی