فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    جستجوی پیشرفته
  • وارد شدن
  • ثبت نام

  • حالت شب
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    در باره • فهرست راهنما • با ما تماس بگیرید • سیاست حفظ حریم خصوصی • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب کنید زبان

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

تماشا کردن

تماشا کردن

وبلاگ

مقالات را مرور کنید

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات لایک شده

بیشتر

انجمن کاوش کنید پست های محبوب شغل ها ارائه می دهد بودجه
تماشا کردن بازار وبلاگ صفحات من همه را ببین

کشف کردن نوشته ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

شغل ها

بودجه

Mona2
Mona2  
5 سال

اگر کاسه‌ی خود را بیش از اندازه پُر کنید؛ لبریز می‌شود !

چاقوی خود را بیش از حد تیز کنید؛ کند می‌شود !

در پیِ پول و راحتی باشید، دلتان هرگز آرام نمی‌گیرد ...

دنبال تایید دیگران باشید؛ برده آن‌ها خواهید بود ...!

کار خود را انجام دهید، سپس رها کنید، این تنها راه آرامش یافتن است ...

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

اینجا زمین است
رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا
گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند
فراموشت مى کنند
مردم هرچه را نمی فهمند مسخره می کنند !!!

به گمانم کمی منصفانه‌تر بود که هر انسان فقط تاوان نفهمی خود را میداد !!

درد ما مردمی ست که قبل از نگاه
کردن به خود، می خواهند
کشورشان را تغییر دهند !
مردمی ڪه هـمه می نالند
ولی خودشان را نمی بینند.
درد ما مردم است، آدم هاست
همین خودمان ها...

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
avatar

ارشان (جواد) صابر مختاری

 
اری باید قبلش خودت تغییر بدی
پسندیدن
· پاسخ · 1596477211

حذف نظر

آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟

Mona2
Mona2  
5 سال

شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان
ز باغ عارض خود مجلسم را بوستان گردان

به زیبایی و رعنایی برون آ یک ره از خانه
ز رخ بنما گلستان و ز قد سرو روان گردان

هوس دارم از آن نرگس نگاهی، سوی من بنگر
چو چشم ناتوان خود مرا هم ناتوان گردان

خدا را چند سوزم ز آتش بی مهری آن مه؟
بده صبری مرا یا با من او را مهربان گردان

غم عشق تو دارد پایمالم تا شوم کشته
تو هم با او جفا را بهر قتلم هم عنان گردان

چه پنهان می شوی، بنمای روی خویش خلقی را
چو خسرو هر طرف از عشق خود بی خانمان گردان

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
avatar

ارشان (جواد) صابر مختاری

 
عالی
پسندیدن
· پاسخ · 1596477263

حذف نظر

آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟

Mona2
Mona2  
5 سال

پر پرواز دل ما به خدنگی بشکست
گوییا قرعه ی دل ، ناوک میرالغضب است

یار ما را به لب تیغ و کمان برد شبی
چه خوش آید که دلآرام ، پریشان طلب است

شور و مستی نه ز می ، از لب میگون برسد
بوسه بر جام دگرگون شده همچون رطب است

ساغر دل اگر از خون « کویر » است ، بنوش
کو ز مژگان دو خورشید سیه در عطب است

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

درست آن نقطه از زندگی که رنگش خیلی به سیاهی میرود
به همان نقطه که رسیدید، حس کردید که دیگر باید رها کنید
باید بیخیال هر آنچه که هست و نیست شوید
سیاهترین نقطه
نوید روشنی است
رها نکنید
قوی باشید
چون شما در یک قدمی روزهای خوب هستید
شیرینی این روزها نصیب کسانی میشود
که از پس هر هفت خان رستم بر آمدند
نه آنان که شش خان را رد کردند
خان هفتم را سلاح انداختند و تسلیم شدند
هیچ وقت بیخیال رویاهایتان نشوید

#سیما_امیرخانی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
5 سال

🌸آرزو دارم عصر زیباتون
🌺پراز ملودی شاد
🌸پراز آرامش
🌺پراز لبخند از ته دل
🌸و پراز زیبایی باشه
🌺عصرتـون بخیـر
🌸رنگ دلـــتـون شـاد
🌺وطعم زندگیتون شیرین

image
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
5 سال

ذهن ما مانند يک تلويزيون با صدها شبکه است:
و اين ما هستيم که تصميم مي گيريم روي کدام شبکه باشيم!
▫️شبکه رنجش،
▫️شبکه بخشش،
▫️شبکه نفرت،
▫️شبکه مهرباني
▫️شبکه شادماني،
▫️یا شبکه برنامه تکراري ديروز!
تصميم ما همان کنترل يا ريموت ماست.
پس، لحظاتت را با انتخاب بهترين شبکه ها زيبا کن... ازطرف : علیرضا

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
5 سال

مےشود اےهمہﺩنیایِﺩلم
بہ سڪوتِﺩلِ من گوﺵڪنے

یا ڪہ هےساز جدایےنزنے
بروی ,قصہ فراموﺵڪنے

ذرهﺍﻯ آتشِ سوزانِ مرا
باڪمےحوصلہ خاموﺵڪنے

یاڪہﺍز رفتنت ﺍینبارمرا
باڪفن یڪھو هم آغوﺵڪنی

image
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
5 سال

نه غـــزل نوشته بودم
نه تـــرانه ای سـرودم

که به حرمـت سکوتم
تو به دیــــدنم بـیائی

نه سراغ مــن گرفتـی
نه سخن به‌نامه گفتی

به همان بهانه ای که
توبه دیدنم بیایی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
5 سال

دلم زندان عشق توست
و زندانی درو جانم؛
چو زندانی شدم،
دیگر چه میخواهی؟!
مرنجانم...

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 1801 out of 1936
  • 1797
  • 1798
  • 1799
  • 1800
  • 1801
  • 1802
  • 1803
  • 1804
  • 1805
  • 1806
  • 1807
  • 1808
  • 1809
  • 1810
  • 1811
  • 1812
  • 1813
  • 1814
  • 1815
  • 1816

ویرایش پیشنهاد

افزودن ردیف








یک تصویر را انتخاب کنید
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟

بررسی ها

برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد

پرداخت با کیف پول

هشدار پرداخت

شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟

درخواست بازپرداخت