Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Keşfedin Mesajları
یک شب هم به تنهایی ، با روحم روم بالا
در دنیا به جز رنجش ، سهمی دیگرم داریم؟
یا دردی دگر جز این ، بازم مانده اس آیا؟
شادی داده ای آن کس، قَدرَت را نمی‌داند
با چشمم ندیدم من ، یکسانی دنیا را
در دنیا به جز رنجش ، سهمی دیگرم داریم؟
یا دردی دگر جز این ، بازم مانده اس آیا؟
شادی داده ای آن کس، قَدرَت را نمی‌داند
با چشمم ندیدم من ، یکسانی دنیا را
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
بدخواهم زمینم زد ، زایل کرد جانم را
محبوبم مرا پس زد ، بدتر کرد حالم را
شادی را فقط دیدم ، غم ها در روانم بود
گویی یک نفر دارد ، هر روزش یه ماتم را
تنها گشته ام حالا ، تنها کرده ان مارا
محبوبم مرا پس زد ، بدتر کرد حالم را
شادی را فقط دیدم ، غم ها در روانم بود
گویی یک نفر دارد ، هر روزش یه ماتم را
تنها گشته ام حالا ، تنها کرده ان مارا
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
شیطنت می‌کرد هوای سرد و بی‌سیگار دوش
زهر هجرانی است که مایش چو دارو کرده‌ایم
گفت:مهرش را به ترکش بخش گفتم واعظا:
ما تمام خویشتن کابین بانو کرده‌ایم
زهر هجرانی است که مایش چو دارو کرده‌ایم
گفت:مهرش را به ترکش بخش گفتم واعظا:
ما تمام خویشتن کابین بانو کرده‌ایم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
تا گریزیم از طلسم راستانِ خنده‌‌روی
دل گرفتار پری‌چهران جادو کرده‌ایم
گیسوانش تا بماند تا ابد ابزار وصل
بعد سعیِ چشم او هجرانِ گیسو کرده‌ایم
دل گرفتار پری‌چهران جادو کرده‌ایم
گیسوانش تا بماند تا ابد ابزار وصل
بعد سعیِ چشم او هجرانِ گیسو کرده‌ایم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
در خیالِ صحبتش روزان گذشت و عمر رفت
هر دمش هر ناکجایش ما تکاپو کرده‌ایم
فتنه‌هامان می‌کشاند نزد زندان‌بان مصر
بند زنجیر امانت پای آن کو کرده‌ایم
هر دمش هر ناکجایش ما تکاپو کرده‌ایم
فتنه‌هامان می‌کشاند نزد زندان‌بان مصر
بند زنجیر امانت پای آن کو کرده‌ایم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
در پگاهان ما به ناز دیدنش خو کرده‌ایم
سال‌ها بی‌بوییش را در خفا بو کرده‌ایم
سال‌ها بی‌بوییش را در خفا بو کرده‌ایم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
جوانی دادمت خالی زدست
چه بر آید زمنِ ساده تهی دست
گرچه شوقی نبود ز بودنت کنارم
تمنا نمودم بمانی در خواب و خیالم
چه بر آید زمنِ ساده تهی دست
گرچه شوقی نبود ز بودنت کنارم
تمنا نمودم بمانی در خواب و خیالم
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Beğen
Yorum Yap
Paylaş
Showing 598 out of 1831