تماشا کردن
وبلاگ
صفحات
بیشتر
Posts
کاربران
گروه
انجمن
شغل ها
بودجه
شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد
پاییز حدیث کوچ برگی سرخ است خندیدن گل زیر تگرگی سرخ است بر لاله چرا کفن بپوشم، وقتی زیبایی زندگی به مرگی سرخ است
برخیز و می بریز که پاییز میرسد شتاب ای نگار که غم نیز میرسد
گر به خان ام بگذری بینی به پیشش مرز گل چون گیا پیچیده بر نسرین و سیسنبر مرا
چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد که سمن بری لطیفی چو تو در برم نیامد
اگر چه از تو هزاران سخن بجا مانده سکوت بوده هر آنچه زمن بجا مانده عبور کرده ای و از تنت در این کوچه هنوز عطر گل یاسمن بجا مانده
بدرود
بارگذاری بیشتر
شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟