ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﯿﺨﯽ ﻧﻌﻠﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻌﻠﯽ ، ﺍﺳﺒﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﺳﺒﯽ ، ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺳﻮﺍﺭﯼ ، ﺟﻨﮕﯽ ﺷﻜﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩ. ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺷﻜﺴﺘﯽ ، ﻣﻤﻠﻜﺘﯽ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻛﺴﯽ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﯿﺦ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻧﻜﻮﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

شکوفه از درخت افتاده به شاخه برنمی‌گردد.
(یعنی: انسان از پیروزی چیزی یاد نمی‌گیرد؛ ولی از شکست خیلی چیز‌ها یاد می‌گیرد.)

خداوند در قلب با صداقت زندگی می‌کند.

کسی که دنبال دو خرگوش کند، هیچ کدام را نمی‌تواند بگیرد. (نظیر: با یک دست نمی‌شود دو تا هندوانه برداشت.)

پول که باشد، احمق هم می‌شود حضرت عالی. (مردم به آدم پولدار اهمیت می‌دهند؛ حتی اگر احمق باشد.)