فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #drainforshowerchina #drainforshowerfactory #firstaidbag #roadsidecarfirstaidkit #?شب
    جستجوی پیشرفته
  • ورود
  • ثبت نام

  • حالت روز
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    درباره • Directory • با ما تماس بگیرید • خط مشی رازداری • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب زبان

  • Arabic
  • Bengali
  • Chinese
  • Croatian
  • Danish
  • Dutch
  • English
  • Farsi
  • Filipino
  • French
  • German
  • Hebrew
  • Hindi
  • Indonesian
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Portuguese
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu
  • Vietnamese

Watch

Watch

وبلاگ

مرور مقالات

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات پسندیده

بیشتر

انجمن کاوش پست های محبوب مشاغل پیشنهادات بودجه
Watch بازار وبلاگ صفحات من مشاهده همه

کشف ارسال ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

مشاغل

بودجه

Mona2
Mona2  
5 yrs

خواهم که در آغوش تو ای ماه بمیرم
جـان را به تو بسپـارم و آنـگاه بمیـرم

هر لحظه جدا از تو بوَد حسرت و اندوه
خـواهم که رهـا زیـن غم جانکاه بمیرم

آن خسته گدایم که گَرَم در بگشـایی
در دولـت آغوش تو چون شاه بمیرم

گر بر قدحم باده از آن لعل بریزی
آنقـدر زنــم بــاده که والله بمیـرم

تو ماه بلندی و من افتاده‌ی در خویش
جـانـا مپسـندم که در این چـاه بمیرم

ترسم همه این‌است که از شوریِ بختم
دستـم نرسـد بر تو و در راه بمیـرم...

عباس_نصیری

پسندیدن
نظر
اشتراک
Mona2
Mona2  
5 yrs

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد
که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت می‌باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو

#مولانا

پسندیدن
نظر
اشتراک
Mona2
Mona2  
5 yrs

منم و تلخیِ دلدار، ولی میخندم
منم و سینه ی بیمار، ولی میخندم

منم و حسرتِ یلدا و غزلخوانیِ عشق
شعرِ من وردِ لبِ یار...ولی میخندم

منم و حسرتِ سرخیِ انارِ لبِ او
حسرتِ بوسه و دیدار، ولی میخندم

«نفسم بندِ نفسهای کسی هست که نیست»
همه دنیا شده دیوار، ولی میخندم...

منم آن شاعرِ دلخون که فقط وقفِ تو شد
و ندید از تو جز آزار...ولی میخندم

هر چه فریاد زدم از غم و تنهایی و درد
گوشِ تو نیست بدهکار ، ولی میخندم

کَسِ من روی تو و کارِ من آغوشِ تو بود
شده ام بی کس و بی کار، ولی میخندم

شدم از عشقِ تو دیوانه و رسوای زمان
آه! ، انگار نه انگار... ولی میخندم

این جنون نیست که با دست تو ای هستیِ من!
پا نهادم به سرِ دار ولی میخندم .....

پسندیدن
نظر
اشتراک
Mona2
Mona2  
5 yrs

درد من نیست، که این درد پریشانی هاست
این جنون عادت هر روزه ی تهرانی هاست

پشت من پهنه ی زخم است، ولی شهر هنوز...
اولین دغدغه اش پینه ی پیشانی هاست

«از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود...؟»
به کجا می روم این راه پشیمانی هاست

چند وقت است که بی حوصله ام، بی شعرم
چشم های تو ولی رمز غزل خوانی هاست

من به جز «شعر» به جز «آه» بساطم خالی است
و به جز عشق، دلم صحنه ی ویرانی هاست

من پریشان به پریشانی چشمان توام...
چشم های تو پریشان به پریشانی هاست

می توان گفت نمک گیر نگاهم شده ای...
بی نمک نیست اگر سفره ی بی نانی هاست

من کمی بیشتر از عشق تو را می فهمم
عشق راه و روش بچه دبستانی هاست

عمران_میری

پسندیدن
نظر
اشتراک
Mona2
Mona2  
5 yrs

هم گریه ام از دست تو هم خنده ام از تو
ای عشق، پریشان و پرا کنده ام از تو

جا مانده به دستان توام پاره ی جانی
هربار که دل بسته ام و کنده ام از تو

ای بوی تو پیچیده مرا در رگ و ریشه
هرجا که نفس میکشم آکنده ام از تو

هیچ است مرا حاصل از این رفته ی تاریک
امید که روشن شود آینده ام از تو

نشناخته ای قدرم و نشناختمت قدر
شرمنده ی من بودی و شرمنده ام از تو

راضی نشد آخر دل یکدنده ات از من
خالی نشد آخر دل یکدنده ام از تو

آنجا که منم مرز، تویی دولت جاوید
پای تو ام ای عشق که پاینده ام از تو

مرتضی_لطفی

پسندیدن
نظر
اشتراک
Mona2
Mona2  
5 yrs

درین زندان، برای خود هوای دیگری دارم
جهان، گو بی صفا شو، من صفای دیگری دارم
اسیرانیم و با خوف و رجا درگیر، اما باز
درین خوف و رجا من دل به جای دیگری دارم
درین شهر ِ پر از جنجال و غوغایی، از آن شادم
که با خیل ِ غمش خلوتسرای دیگری دارم
پسندم مرغ ِ حق را، لیک با حق‌گویی و عزلت
من اندر انزوای خود، نوای دیگری دارم
شنیدم ماجرای هر کسی، نازم به عشق خود
که شیرین‌تر ز هر کس، ماجرای دیگری دارم
اگر روزم پریشان شد، فدای تاری از زلفش
که هر شب با خیالش خواب‌های دیگری دارم
من این زندان به جرم ِ مرد بودن می‌کشم، ای عشق
خطا نسلم اگر جز این خطای دیگری دارم
اگر چه زندگی در این خراب آباد زندان است-
- و من هر لحظه در خود تنگنای دیگری دارم
سزایم نیست این زندان و حرمان‌های بعد از آن
جهان گر عشق دریابد، جزای دیگری دارم

مهدی_اخوان_ثالث

پسندیدن
نظر
اشتراک
محسن افشار
محسن افشار  
5 yrs ·.....

image
پسندیدن
نظر
اشتراک
علیرضا محمدی
علیرضا محمدی  عکس پروفایل خود را تغییر داد
5 yrs

image
پسندیدن
نظر
اشتراک
علیرضا محمدی
علیرضا محمدی  عکس پروفایل خود را تغییر داد
5 yrs

image
پسندیدن
نظر
اشتراک
علیرضا محمدی
علیرضا محمدی  عکس پروفایل خود را تغییر داد
5 yrs

image
پسندیدن
نظر
اشتراک
Showing 1320 out of 1901
  • 1316
  • 1317
  • 1318
  • 1319
  • 1320
  • 1321
  • 1322
  • 1323
  • 1324
  • 1325
  • 1326
  • 1327
  • 1328
  • 1329
  • 1330
  • 1331
  • 1332
  • 1333
  • 1334
  • 1335

ویرایش پیشنهاد

Add tier








یک تصویر را انتخاب کنید
Delete your tier
Are you sure you want to delete this tier?

بررسی

In order to sell your content and posts, start by creating a few packages. Monetization

Pay By Wallet

Payment Alert

You are about to purchase the items, do you want to proceed?

Request a Refund