تقدیم
به تمامی دوستان محترم

رسم آدمهای دنیا شبیه دریاست

وقتی احساس کنند غرقشون شدی
پس میزننت...

ﭘﺸﺖ ﺯﯾﺒﺎﺗـــﺮﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨــﺪ،

ﺑﯿﺸﺘــﺮین ﺭﺍﺯﻫــﺎ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ...!

ﺯﯾﺒﺎﺗـــﺮﯾﻦ ﭼﺸﻢ

ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﮏﻫﺎ ﺭﺍ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ...!

ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﯾﻦ ﻗﻠﺐ

ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ

چشمه ی شعر مرا خشکانده درد بیکسی


شادمانی را ز قلبم رانده درد بیکسی


انچنان محکم زده با سنگ غم بر جان من


تا ابد ردش به جانم مانده درد بیکسی

زن ها می توانند
در اوجِ دلتنگی لبخند بزنند،
آواز بخوانند،
غذای دلخواهت را تدارک ببینند ،
کودکانه با بچه ها بازی کنند
زن ها می توانند با قلبی شکسته
باز هم دوستت بدارند ،
ببخشند و بخندند...
تو از طرزِ آرایشِ موهایش
یا رنگِ لب هایش ، لباسش
یا حتی حرف هایش
هرگز نمیتوانی حدس بزنی
زنی که روبرویت ایستاده
دلتنگ یا دلشکسته است...!!
" زن بودن کارِ ساده ای نیست "

فصل عوض می شود
جای آلو را خرمالو می گیرد
جای دلتنگی را دلتنگی!

از تو بهتر ؟
تا دلت بخواهد از تو بهتر آمد !
نه اینکه تو بهترین بوده باشی ؛
آنقدر آمدند که تو بین‌شان گم بودی !
اما مهم دل است ...
این دل پایش را کرده در یک کفش ؛
می‌گوید الا و بلا فقط تو ...!
وگرنه به عقل و منطق باشد که تو گمی ،
من هم که همیشه دنباله رو دل بودم...!

یـہ #وقتاے هیشڪی نمیفهمـه حالت رو ، جز اونے ڪه گند زده حالــت رو

سرباز خسته و زخمے از راه رسید ؛
زن از خانه رفته بود ...!
زخمی ڪه او را ،
در قطار و جنگل و جاده نڪشته بود ،
در خانه ڪُشت ...!

من اگر بخواهم #شعرۍ از #تو بگویم
#دستانت را مۍگیرم
تا فراسوۍ خیال میبرمت...
بہ دشت شقایق‌هاۍ بۍقرار در باد
بہ ساحل و صداۍ موج و
رنگ غروبش بہ افق دور دست
عاشقۍ و دویدنهاۍ ڪودڪانہ
بہ عطر باغچہ گل همیشہ بهار
بہ خیره شدن در رنگین ڪمان و
طیف و عشقبازۍ رنگهایش
و باز دوباره تورا...
بہ #قلبم #سنجاق میڪنم
و باز...
دیوانہ تر از همیشہ #عاشقت میمانم