فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #showerdrainagechina #showerdrainkitchina
    جستجوی پیشرفته
  • وارد شدن
  • ثبت نام

  • حالت شب
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    در باره • فهرست راهنما • با ما تماس بگیرید • سیاست حفظ حریم خصوصی • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب کنید زبان

  • Arabic
  • Bengali
  • Chinese
  • Croatian
  • Danish
  • Dutch
  • English
  • Farsi
  • Filipino
  • French
  • German
  • Hebrew
  • Hindi
  • Indonesian
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Portuguese
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu
  • Vietnamese

تماشا کردن

تماشا کردن

وبلاگ

مقالات را مرور کنید

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات لایک شده

بیشتر

انجمن کاوش کنید پست های محبوب شغل ها ارائه می دهد بودجه
تماشا کردن بازار وبلاگ صفحات من همه را ببین

کشف کردن نوشته ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

شغل ها

بودجه

Mona2
Mona2  
5 سال

ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است

 
بامت بلند باد که دلتنگی ات مرا
از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است

 
خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است

 
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

 
چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است....

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

هر رهگذری محرم اسرار نگردد
صحرای نمڪزار چمن زار نگردد

هرجا كه رسيدی رفاقت مڪن ای دوست
هر بی سرو پا يار نگردد...!!

• [ صائب تبريزی ]

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

آمدی بغض مرا قسمت باران بکنی
بارش ابر مرا سهم بیابان بکنی

آمدی تنگ تر از پیش دلم تنگ شود
خانه ی دنج مرا کُنج خیابان بکنی

آمدی تلخ ترین قصّه شود قصّه ی من
غصه را در دل این غم زده مهمان بکنی

آمدی آمدنت لذّت دیدار نداشت
نیتّت زلزله ای بود پریشان بکنی

اینکه با آمدنت کفر من ایمان بشود
اینکه شمشیر بگیری و مسلمان بکنی

اینکه ساز دل ناکوک ببینی بروی
زخمه را از نفس عاطفه پنهان بکنی

بی خداحافظی آماده ی رفتن بشوی
کاخ این سلسله را دولت ویران بکنی

شاعری درد بدی بود چه می فهمیدی
آمدی شعر شدی یکسره عصیان بکنی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

سخن عشق من افتاده به هر انجمنی
درد این قصه نشسته به دل یاسمنی

برکه را گرچه گرفته همه جا مهر سکوت‍‍
به همه چه تو فقط جان من و عشق منی

چه شود گرمی دستان تورا نوش کنم
بعد از آن من بروم تا که کنم کوه کنی

چه شود باز بغل باشد و من باشم و تو
تا ببافی به تنم از تن خود پیرهنی

من همان بلبل شوریده ی نالان توام
تو ولی یک رز زیبا به سرای چمنی

من فقط حرف تورا در همه عالم زده ام
هیچ جایی نزدم جز تو و حسنت سخنی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

ســــڪوت
سڪوت حرفیست براے؛
دیدن و ندیدن..!
خواستن و نخواستن..!
بودن و نبودن..!
بہ حرمت خدایــے ڪہ با تمام گناهانم سڪوت ڪرد..!
در مقابل تمام بدےهایے ڪه دیدم مُهر سڪوت بر لبم ،گذاشتم..!
گِلہ نڪردم تا دلے، نشڪند...
حرفے نزدم تا ناشڪرے،نڪرده باشم..!
سڪوت
آسانترین ڪلمہ براے سخت‌ترین جملہ‌هاست..!
گفتنےترےن واژه براے ناگفتنےترین جملہ‌ها..!

"ســـڪوت..

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

جا می‌خورَد از تردی ساق تو پرنده!
ایمان منی، سست و ظریف و شكننده!

هم، چون كف امواج «خزر» چشم‌گریزی
هم، مثل شكوه سبلان خیره‌كننده!

می‌خواست مرا مرگ دهد آن كه نهاده‌ست
بر خوان لبان تو، مربای كشنده!

چون رشته‌ی ابریشم قالیچه‌ی شرقی‌ ست
بر پوست شفاف تو رگ‌های خزنده!

غیر از تو كه یك شاخه‌‌ی گل بِین دو سیبی
چشم چه كسی دیده گل میوه دهنده!؟

لب‌های تو اندوخته‌ی آب حیات است
اسراف نكن این همه در مصرف خنده!

ای قصه‌ی موعود هزار و یكمین شب
مشتاق تو هستند هزاران شنونده

افسوس كه چون اشك، توان گذرم نیست
از گونه‌ی سرخ تو، پل گریه و خنده!

عشق تو قماری‌ست كه بازنده ندارد
ای دست تو پیوسته پر از برگ برنده!

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

مادربزرگم میگفت:
غماتون رو نشمرید هی روش می یاد!
مادربزرگم سیاه نمیپوشید،
میگفت فلک رو گول بزنیم
دیگه بلا نفرسته

میدونم کارمون از فریب دادن
تقدیر غریبمون گذشته،
اما خدا رو چه دیدین شاید مادربزرگا
یه چیزی میدونستن که ما نمیدونیم 🙏🏻

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

هيچوقت از روى لبخند،
حالِ كسى را تشخيص ندهيد!
يك لبخندِ ساده،
در عينِ حال ميتواند
دردآور ترين حرف هارا در خودش جا بدهد!
شما نمى دانيد
بعضى از ما آدم ها چه مى كشيم
تا تمامِ بغض هايمان را
در همان لبخند خلاصه كنيم،
گاهى لبخند ها
نشانه ى شادى نيستند
بلكه حكمِ اشك هايى را دارند
كه بى صدا مى ريزند...

سروش_كلهر

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

دلم بی‌عشق میمیرد در این بازارِ تنهایی
ڪنارم باش ، میمیرم ڪه تو شوقِ تمنّایی

نگاهم ڪن ڪه طولانے شود دل ڪندنم از تو
دمادم جانِ من باشے ،براےِ من مسیحایی

شمیمِ یاس می‌آید ، شڪوفا میشوے اے گل
ندیدم از تو زیباتر ، شدے زیبا ، تماشایی

نگاه عاشقے دارے ڪه دل را میبرے آسان
مسیرت هر ڪجا باشد ، اسیرِ عشقِ لیلایی

شراب از عشق مینوشے ، دلت را خالے از غم ڪن
برایِ عاشقے ڪردن ، تو می‌آیے ، مهیّایی

شبے با عشق سر ڪردن ، جهان را زیر و رو سازد
شبیهِ دخترِ باران ، تو پیشِ عشق رسوایی

انار ِ سرخِ لبهایِ تو را پاییز میفهمد
نمیبخشم تو را هرگز ، به دستِ بی‌سر و پایی

ڪمے با من مدارا ڪن ، ڪه بی‌عشقِ تو میمیرم
عزیزِ مصر هم باشے ، تو درگیرِ زلیخایی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
5 سال

واژها را اشتبـــــاه فهمیده ایم
دوست داشتن را گناه فهمیده ایم

عشق را هجران و غم فهمیده ایم
یار را بی وفــــــــا فهمیده ایم

بوسه کردن را گنــاه فهمیده ایم
قلــــــب را جای غم فهمیده ایم

محبت را نیــــــــاز فهمیده ایم
دوستـــــی راساده فهمیده ایم

زنـدگی راسخـــــت فهمیده ایم
دختـــــــران را نیاز فهمیده ایم

مــردان را هوس باز فهمیده ایم
خنـده کردن را چه بـد فهمیده ایم

زنـــــدگی را اشتباه فهمیده ایم...

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 1616 out of 1895
  • 1612
  • 1613
  • 1614
  • 1615
  • 1616
  • 1617
  • 1618
  • 1619
  • 1620
  • 1621
  • 1622
  • 1623
  • 1624
  • 1625
  • 1626
  • 1627
  • 1628
  • 1629
  • 1630
  • 1631

ویرایش پیشنهاد

افزودن ردیف








یک تصویر را انتخاب کنید
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟

بررسی ها

برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد

پرداخت با کیف پول

هشدار پرداخت

شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟

درخواست بازپرداخت