پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
کشف کردن نوشته ها
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
پری رویی لطیفی بس که زیبایی
چو مهتابی درخشان نور ، آرایی
معطّر کرده ای جانا گلستان را
کنی پر عطر دنیا را به تنهایی
نسیمی چون فرح بخشی توبردلها
چو مهتابی درخشان نور ، آرایی
معطّر کرده ای جانا گلستان را
کنی پر عطر دنیا را به تنهایی
نسیمی چون فرح بخشی توبردلها
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
من بد مزاجم...
ازتمام مزه های
ملس زندگی خویش
تلخی هارا ب مزاجم چشاندم
می دانم
می دانم، روزی ک تومی آیی
تمام مزاج ها
مزه شیرینی تَر راتجربه خواهند کرد
حتی این دختردیابتی
ازتمام مزه های
ملس زندگی خویش
تلخی هارا ب مزاجم چشاندم
می دانم
می دانم، روزی ک تومی آیی
تمام مزاج ها
مزه شیرینی تَر راتجربه خواهند کرد
حتی این دختردیابتی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
میخندم برایت
و می دانم
تاوان دارد این لبخندها...
من نمی ترسم
و چه دلنشین می شود
وقتیکه
مرا به جرم برهنگی شعرهایم
در لا به لای موهای تو
تبعید می کنند
و می دانم
تاوان دارد این لبخندها...
من نمی ترسم
و چه دلنشین می شود
وقتیکه
مرا به جرم برهنگی شعرهایم
در لا به لای موهای تو
تبعید می کنند
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
شاید و اما
دنیا تو را به دست دلم رایگان نداد
آواره ام نمود و غم آشیان نداد
روزی هر که گر چه مقرر شده ولی
ما را به غیر نوش لبی آب و دان نداد
دنیا تو را به دست دلم رایگان نداد
آواره ام نمود و غم آشیان نداد
روزی هر که گر چه مقرر شده ولی
ما را به غیر نوش لبی آب و دان نداد
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
من به روز شنبه مهمان تو ام
حاضرم از شوق و بر خوان تو ام
معترف هستم که لایق نیستم
در هوای لطف و احسان تو ام
حاضرم از شوق و بر خوان تو ام
معترف هستم که لایق نیستم
در هوای لطف و احسان تو ام
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
آی آدم ها که از آمدن برف شادی می کنید
گنجشک ها بی پناه شدند.....
گنجشک ها بی پناه شدند.....
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
خودخواهی خورشید
ختام خنده‌ی رعیت
از هبوط برف اسفند شد
اما دلتنگی من آب نشد
چقدر خنده در برف
جا گذاشتم بی تو
چقدر رد پایمان را
جا گذاشتم بی تو
ختام خنده‌ی رعیت
از هبوط برف اسفند شد
اما دلتنگی من آب نشد
چقدر خنده در برف
جا گذاشتم بی تو
چقدر رد پایمان را
جا گذاشتم بی تو
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
مسیر تنهایی
می روی از کنار من اما
در دلم جز غم فراقت نیست
در خودم شعله شعله میسوزم
سینه ام خالی از اجاقت نیست
ای سراسر بهانه ی بودن
به تماشای من نمیایی
می روی از کنار من اما
در دلم جز غم فراقت نیست
در خودم شعله شعله میسوزم
سینه ام خالی از اجاقت نیست
ای سراسر بهانه ی بودن
به تماشای من نمیایی
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 591 out of 1935