زندگی… خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی… حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی… باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی… ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی… فهم نفهمیدنهاست
مردی از دست روزگار سخت می نالید. پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست.استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟ آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است ! استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟ مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد ! استاد گفت: شوری آب همان سختی های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه ی آن را تعین می کند. پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.