فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #شبتون_بخیر
    جستجوی پیشرفته
  • وارد شدن
  • ثبت نام

  • حالت شب
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    در باره • فهرست راهنما • با ما تماس بگیرید • سیاست حفظ حریم خصوصی • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب کنید زبان

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

تماشا کردن

تماشا کردن

وبلاگ

مقالات را مرور کنید

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات لایک شده

بیشتر

انجمن کاوش کنید پست های محبوب شغل ها ارائه می دهد بودجه
تماشا کردن بازار وبلاگ صفحات من همه را ببین

کشف کردن نوشته ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

شغل ها

بودجه

Mona2
Mona2  
4 سال

ندارمت اما...

دوست داشتنت را عاشقم.

اینکه شب ها با خیال خامی بخوابم
و صبح با امید مضحکی چشم باز کنم

من به این ناعلاجی خود معتادم
و خیال عاقل شدن هم ندارم.

آه !اگر بدانی درد تو چه لذتی دارد..!

ندارمت افسوس..!
اما ...دوستت دارم!

و من؛
این دوست داشتن تو را هم
دوست دارم...!

یاشار_عبدالملکی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

.نمیدونم دل ما خوش بود
یا قدیما بیشتر خوش میگذشت

نمیدونم قد ما کوتاه بود
یا قدیما برف بیشتر میومد

قدیما بیسکویت ها هم باوفا بودند "مادر"

نمیدونم سلامتی بیشتر بود
یا ما مریض نبودیم!

نمیدونم همه چی داشتیم
یا چشم و همچشمی نداشتیم
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم
اما روزای خوبی داشتیم

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

روسری بَرداشتی دل را هوس اَنداختی
باز در افکار ِ من شوری عَبس اَنداختی

بی صدا تر...! مردم این کوچه را رُسوا مکن
بانگ ِ رُسوایی شان را در جَرس اَنداختی

شُد قناری نغمه خان وقتی تو از رَه آمدی...
جمع کن مویت که او را از نفس انداختی

باد زُلفت شاخه ها را یک به یک لرزاند و رفت
شاخه هایِ باروَر را در هَرس اَنداختی

بس زمین خوردم برایت آبرویم باد رفت
حرف مارا بینِ جمع ِخار وخَس انداختی

رد شُدی از زیر دیوار ِ دلم اما بدان....
قلب ما را بی کس و فریادرَس انداختی

آشتیانی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

به یاد آن کسی که چشم هایش برده جانم را
تفال میزنم هر شب مفاتیح الجنانم را

من آن آموزگارم که سوال از عشق می پرسم
ولیکن خود نمی‌دانم جواب امتحانم را

کمی از دردها را با بتم گفتم مرا پس زد
دریغا که خدایم هم نمیفهمد زبانم را

بقدری در میانِ مردم خوشبخت بدنامم
که شادی لحظه ای حتی نمی‌گیرد نشانم را

تو دریایی منم یک کشتی بی رونق و کهنه
که هی بازیچه میگیری غرورم، بادبانم را

شبیه قاصدکهای رها در دشت میدانم
لبت بر باد خواهد داد روزی دودمانم را

دلم می‌خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم
امان از دست وجدانم که می‌بندد دهانم را

سید تقی سیدی

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

"عشق"یعنی ؛
بودنت حال مرا ،شیدا کند، !

عشق یعنی؛
رفتنت"قلب "مرا تنها کند !

عشق یعنی؛
انقدر "مست"تو باشم ماه من،

"قصه عشقت "
مرا رسواتر از رسوا کند

‌‌

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

از زیستنِ بی‌تو مگو، زیستن این نیست
ور هست به زعمِ تو، به تعبیرِ من این نیست

از بویش اگر چشمِ دلم را نگشاید
یکباره کفن باد به تن، پیرهن این نیست

یک چشم به گردابت و یک چشم به ساحل
گیرم که دل این است، به دریا زدن این نیست

تو یک تن و من یک تن از این رابطه چیزی
عشق است ولی قصّه‌ی یک جان دو تن این نیست

عطری‌ست در این سفره‌ی نگشوده هم امّا
خونِ دلِ آهوی ختا و خُتَن این نیست

سخت است که بر کوه زند تیشه هم امّا
بر سر نزند تیشه اگر کوهکن این نیست

یک پرتو از آن تافته در چشمِ تو امّا
خورشیدِ من -آن یک‌تنه صد‌شب‌شکن- این نیست

زن اُسوه‌ی عشق است و خطرپیشه چنان ویس
لیلای هراسنده! نه، تمثیلِ زن این نیست

حسین منزوی،

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

آدم ها فقط آدم هستند
نه بیشتر نه کمتر !
اگر کمتر از چیزهایی که هستند
نگاهشان کنی انها را شکسته ای
اگر بیشتر از ان حسابشان کنی
انها تو را می شکنند
بین این آدمها فقط باید
عاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه !!

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

همیشه!
مراقب حرف هایی
که میزنی باش!
مخصوصا وقتی
عصبی یادلخور هستی.
بعضی کلمات
همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند.
نمی کُشد!
ولی.....
تاآخر عمر عذاب میدهد

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست می‌دارند و من هم

نظر با نیکوان رسمیست معهود
نه این بدعت من آوردم به عالم

تو گر دعوی کنی پرهیزگاری
مصدق دارمت والله اعلم

و گر گویی که میل خاطرم نیست
من این دعوی نمی‌دارم مسلم

حدیث عشق اگر گویی گناه است
گناه اول ز حوا بود و آدم

گرفتار کمند ماه رویان
نه از مدحش خبر باشد نه از ذم

چو دست مهربان بر سینه ی ریش
به گیتی در ندارم هیچ مرهم

بگردان ساقیا جام لبالب
بیاموز از فلک دور دمادم

اگر دانی که دنیا غم نیرزد
به روی دوستان خوش باش و خرم

غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می‌شود کم

منه دل بر سرای عمر سعدی
که بنیادش نه بنیادیست محکم

برو شادی کن ای یار دل افروز
چو خاکت می‌خورد چندین مخور غم...


سعدی



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Mona2
Mona2  
4 سال

بیا و با من تنها دوباره خلوت کن
مرا به هرچه نباید دوباره دعوت کن

من و تو غربتمان از فراق یکدگر است
بیا به جای جدایی به صبر عادت کن

کسی به حال من و تو دلش نمیسوزد
به طعنه‌های رقیبان خویش دقت کن

من از تو دل نبریدم، اگر به من باشد
ببین چگونه شکستم، خودت قضاوت کن

همیشه دست مرا با سکوت میخوانی
بگیر دست مرا با سکوت صحبت کن

#محمدحسن_جمشیدی


ــٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 1289 out of 1953
  • 1285
  • 1286
  • 1287
  • 1288
  • 1289
  • 1290
  • 1291
  • 1292
  • 1293
  • 1294
  • 1295
  • 1296
  • 1297
  • 1298
  • 1299
  • 1300
  • 1301
  • 1302
  • 1303
  • 1304

ویرایش پیشنهاد

افزودن ردیف








یک تصویر را انتخاب کنید
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟

بررسی ها

برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد

پرداخت با کیف پول

هشدار پرداخت

شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟

درخواست بازپرداخت