دستم از هر
چه هست ، ڪوتاه است ..
از جهان #قایقـــی به ڪَِل دارم ..!
بشنــو ..
اے شاه ِ ڪَوش ماهی ها
دل اڪَر نیست ، درد و دل دارم ..
من که می گویم ؛ "گیر دادنِ زن ها اصلاً چیز بدی نیست..."
زنی که گیر می دهد، یعنی تو را دوست دارد ، زیاد هم دوست دارد..
زنی که مقصدِ نگاهِ تو برایش مهم است، می ترسد که از چشمانت افتاده باشد..
زنی که برایش مهم باشد که تو محبت و توجهت را کجا و چه اندازه خرج می کنی ، کاملاً معصومانه ، ترسِ از دست دادنِ تو را دارد..
زنی که با بی توجهی ات بغضش می گیرد ، بی پناه است و جز تو.. کسی را ندارد...
غر زدن و گیر دادن ، شیرِ اطمینانِ دوست داشتنِ زن هاست...
زنی که دوستت ندارد، گیرهایش را جای دیگری می دهد ، محال است زنی بی عشق ، سرش را روی بالش بگذارد...
این به تو بستگی دارد ..که زنی که کنارت نفس می کشد ، عاشقت باشد یانه!
نباید به گیر دادنِ زن ها گیر داد... زن های عاشق، گیر می دهند، زن های وفادار، بیشتر...!!!
خواســـــتم تا ته این قصه بمانم که
نشــــد
غزلـــــی از ته دل با تو بخوانم که
نشـــــد
خواســــتم حادثه باشم، که بیفتم به
دلــــت
لذت عشـــــق به خونت بدوانم که
نشـــــد
خواســـــتم اشک مرا پاک کنی در
بغلـــــت
تن در آغـــــوش غریبت برهانم که
نشـــــد
خواستم دست تو بر شانه ی من تکیه
کـــنی
و تو را مال دل خویـــــش بدانم که
نشــــد
خواســـتن نیست توانستن و مـــــن از
ته دل
خواســــتم آتش عشقی بنشانم که
نشــــد....نشد ..