غرق یک خاطره باشی و به آخر برسی
به غم انگیزترین صفحه ی دفتر برسی
به سرت هی بزند تا بروی رو به عقب
که به یک حادثه یا یک غم بهتر برسی
از غزل کام بگیری و بسوزی هر شب
سر این رابطه اینبار به باور برسی
عشق یعنی که بخواهی و بمیری، ای وای!
آنقَدَر دیر ، دم رفتن او سر برسي
باخدا عهد ببندی و بگوید باشد
دست آخر که به یک شانه ی دیگر برسی
آرزوهای محال دل بی تو یعنی
لحظه ای چشم ببندم ، تو هم از در برسی
آغوشی باش . . .
و مرا به اندازه ی تمام اشتباهاتم بغل کن
بدون آنکه حرفی میانمان رد و بدل شود!
فقط نگاه باشد و نفس...
زندگی آنقدرها دوام نمی آورد
همین حالا هم دیر است. . .
#علی_ناظری
رفتے و یاد تو اینجاست، خدا رحم ڪند
لحظه بارش غم هاست، خدا رحم ڪند
غزلم غرق ِ نگاه تو شد و آآآآآآه ... ڪشید
عڪس این صحنه چه زیباست، خدا رحم ڪند
باز عڪست ، غزل واشک، همه دور همند
نقشه اے بر سر آنهاست، خدا رحم ڪند
آخر آن چاله ے بالاے لبت فاجعه شد
عمق این فاجعه بالاست، خدا رحم ڪند
یوسف اینجا به تماشاے رُخت آمده بود
چشم یوسف به زلیخاست، خدا رحم ڪند
خشڪسالے به دل افتاد، ببار اے باران
قطرهِ اشک تو دریاست، خدا رحم ڪند
ساده این را بنویسم، بخوانند، همه
بر سرعشق تو دعواست خدا رحم ڪند
#مهدی_قنبری
Mona2
حذف نظر
آیا مطمئن هستید که می خواهید این نظر را حذف کنید؟