فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    جستجوی پیشرفته
  • وارد شدن
  • ثبت نام

  • حالت روز
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    در باره • فهرست راهنما • با ما تماس بگیرید • سیاست حفظ حریم خصوصی • شرایط استفاده • بازپرداخت

    انتخاب کنید زبان

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

تماشا کردن

تماشا کردن

وبلاگ

مقالات را مرور کنید

بازار

آخرین محصولات

صفحات

صفحات من صفحات لایک شده

بیشتر

انجمن کاوش کنید پست های محبوب شغل ها ارائه می دهد بودجه
تماشا کردن بازار وبلاگ صفحات من همه را ببین

کشف کردن نوشته ها

Posts

کاربران

صفحات

گروه

وبلاگ

بازار

انجمن

شغل ها

بودجه

علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
تو پایان خزانی و سرآغاز زمستان
تو لبخند بهاری در شبستان
تو زیبایی چو خورشیدی که خفته ست
به پشت کوه و از چشمی نهفته ست
یلدا را گفتم..
گفتم تو را به نام بلندت میشناسند
نه به گیسوی کمندت..
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
مرزِ بینِ فصلِ زرد و سرد می‌رسد
با درنگ، نور از نبرد می‌رسد
سایه های سوته دل، شب است و سوز و برف
شاد باش، شامِ مرگِ درد می‌رسد
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
شب یلداست،بیا،دل بتکانیم امشب
گلِ لبخند به لبها بنشانیم امشب
تا که دیوِشبِ ظلمت ز سرِ ما برود،
فال حافظ بزن و شعر بخوانیم امشب
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
آه عاقل نشود آخرین وارث عشق ماند

منصور شود درس به درک بشری لرزاند

حال عقل چو سرگشته بشد بشود دیوانه

بکشد رسم ازل چو آخرین بیت غزل میخواند
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
پاییز من
کمی بمان
آنهمه درددل
که با تو گفته ام
تمام ماجرا نبود؛
هنوز حرفهای بسیار
مانده در دل غمین من
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
مرا به نام خود بخوان
همان که در تب تو مُرد
همان که سال های سال
نشست و ثانیه شِمُرد
مرا به نام خود بخوان
بخوان عزیز مهربان
بخوان که این عطش مرا
کشیده تا بدین مکان
غمی نشسته بر دلم
سکوت و بغض بر لبم
بخوان مرا به نام خود
مرا به نام خود بخوان
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال

خوش بود یلدا شبی را پیش یار
نقل و آجیلی و ظرفی پر انار
هم شنیدن از لب پر خنده ای
فال نیکو را ز پیر کهنه کار
عمرتان به صفت یلدا ویلدای باستان بر شما مبارک

پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
بسیارم زدند نیشهای تلخ
مثال روزگاران تاریخ بلخ
اگرآش بود کمی کمترشور
می سرودم برترازایام چرخ
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
گره از زُلف پریشانت باز کردی
و یلدا دیگر به شکوهِ بلندای خود نمی بالد.
این بار به جای گفتن از دانه های انار
می‌خواهم از سرخیِ جاری در لب هایت بگو
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
علیرضا عباسی
علیرضا عباسی  
2 سال
به خنده، روان جَست ز بامِ خیال
که زنده، دوان رفت به کامِ خیال
همه غصه گر از دلت افکنی
بلند شو به شادی که گُل بر کنی
دلت چون به آغوشِ خنده پراست
پسندیدن
اظهار نظر
اشتراک گذاری
Showing 772 out of 1935
  • 768
  • 769
  • 770
  • 771
  • 772
  • 773
  • 774
  • 775
  • 776
  • 777
  • 778
  • 779
  • 780
  • 781
  • 782
  • 783
  • 784
  • 785
  • 786
  • 787

ویرایش پیشنهاد

افزودن ردیف








یک تصویر را انتخاب کنید
لایه خود را حذف کنید
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ردیف را حذف کنید؟

بررسی ها

برای فروش محتوا و پست های خود، با ایجاد چند بسته شروع کنید. کسب درآمد

پرداخت با کیف پول

هشدار پرداخت

شما در حال خرید اقلام هستید، آیا می خواهید ادامه دهید؟

درخواست بازپرداخت