فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    #فرداتون
    Recherche Avancée
  • S'identifier
  • Enregistrez

  • Mode nuit
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    Sur • Annuaire • Contactez nous • politique de confidentialité • Conditions d'utilisation • Rembourser

    Sélectionner Langue

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

Montre

Montre

Blog

Browse articles

Marché

Derniers produits

Pages

Mes Pages Pages aimées

Plus

Forum Explorer Messages populaires Emplois Des offres Des financements
Montre Marché Blog Mes Pages Voir tout

Découvrir des postes

Posts

Utilisateurs

Pages

Groupe

Blog

Marché

Forum

Emplois

Des financements

Mona2
Mona2  
5 ans

برای این منِ آواره مهلتی خوب است
قبول کن شبِ تهرانِ نکبتی خوب است

قرارمان سر "فرصت" که منتظر ماندن
برای آدم آواره فرصتی خوب است

چقدر قهوه ای اش دیدم و ندانستم
که از نگاه تو این شهر لعنتی خوب است

مرا به جرعه ای از چشمهات مهمان کن
که چای سبز برای سلامتی خوب است

تو پلک می زنی و پُتک میخورد به سرم
شکنجه کُش شدن از بمب ساعتی خوب است

تو کوه نیستی اما اگر خروش کنی
عبور سیل به این پرحرارتی خوب است

🦋شب سرودن تو خستگی نمیفهمم
تراش دادن این سنگ قیمتی خوب است🦋


نازارکم__هناسکم

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

از برای دلم اینبار بیت هایم را معنا ڪنید
یڪی پس از دیگری واژه هایم را مداوا ڪنید
سرگشتهُ ملولـــم یا اینکه غمگین، نمیدانم...
هی بگردید درد بی درمانِ دلم را پیدا ڪنید
از لبانــــم می چکـد درد و فغــــان...
مرحمـی از لبخنــد برایــــم مهیا ڪنید
بهـانه ای ندارم برای شادی در این جهان
برای لبانـم لبخند و عشق دست وپا ڪنید.

امیر_خسرو_ابراهیمیان

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

🍂
کجای خاطره هایت مرا رها کردی؟
و دست های مرا با که جا به جا کردی؟

 تمام راه، به همراهي ات دلم خوش بود
رفیقِ نیمه یِ راهم... چرا جفا کردی؟!

به جستجوی تو بودم تمامِ عمرم را
دریغ و درد که عمر مرا فنا کردی

 چه ساده حرف های تو در گوشِ جانم رفت 
چه سخت ذهن مرا با غم آشنا کردی

چگونه با تو بگویم؛ چگونه بی تو گذشت؟!
از این که با من عاشق چه زشت تا کردی

پس از  عبور تو تنها سکوت ماند و سکوت 
و یک صدا که نهیب میزند... خطا کردی


آذین_قانع

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

چقدر حال مرا خوب کرد لبخندت
درون چایی تلخم بریز از قندت

 تو بهترین اثر خالق جهان منی
عجب نبود که الهام میگرفتندت

 بحق که موی تو افشاندنی ترین عشق است
اگر که باد بهار است آرزومندت

 ادای شیر در آورده اند بی هنران
که آهوانه نیفتاده اند در بندت

 من آفریده ات شده بودم  به اولین دیدار
بکُش به خنجر چشمان خویش دلبندت

 منم همان که جهان را به تار موت فروخت
بپرس از همه عالم که؟ میخرد چندت؟

رضا_محمدی

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..!
باد باعث طراوتش میشود؛
آب باعث رشدش میشود؛
و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد؛
اما ...
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل"،
آب باعث گندیدگی،
باد باعث پلاسیدگی،
و آفتاب باعث پوسیدگی،
و ازبين رفتن طراوتش میشود!

مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود .

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

زمین تشنه هوا ابری دلم طوفان تنت آتش
تن تبدار من هیزم گل پیراهنت آتش

لبت شیراز کندوها دو چشمت چین آهوها
سیه ابرو عسل بانو تمام میهنت آتش

چنان با خنده در باغ دلم آتش زدی بانو
که چشمم شعله شعله می زند بر دامنت آتش

تنت موزون تر از پیچ و خم باد سحرگاهان
سرت سردار زیبایی شکوه گردنت آتش

طلوع صبح اندامت میان بستر دستم
زند آتش به جانم ای نگاه روشنت آتش

تو با امواج لغزان سپیداران اندامت
زدی حتی به جان و خانمان دشمنت آتش

گریبان تو و دستم ترنج سینه و دندان
صدای ناله ات لذت طنین شیونت آتش

هم آغوش تو در بستر شدم حجمی ز خاکستر
مرا بوسیدنت باران تو را بوسیدنت آتش



سعید_نوری

Aimer
Commentaire
Partagez
Mona2
Mona2  
5 ans

عمرم -اگر که خوب، اگر بد- گذشته‌است
یک رودخانه است که از سد گذشته‌است

دیگر به عقل کار ندارم، که مدتی‌ست
کار من از نباید و باید گذشته‌است

"هشتاد ضربه" حکمِ حقیری‌ست، محتسب!
دارم بزن که مستی‌ام از "حد" گذشته‌است

عشق تو نیتی‌ست که هرگز نکرده‌ای
عشق من از تشهد و اشهد گذشته‌است

من دلخوشم که عاقبتم خیر می‌شود
عمرم -اگر که خوب، اگر بد- گذشته‌است..

یاسر_قنبرلو

Aimer
Commentaire
Partagez
محسن افشار
محسن افشار  
5 ans

image
Aimer
Commentaire
Partagez
یوسف مرادعلی وند
یوسف مرادعلی وند      Music-Bass
5 ans

امید جهان

Aimer
Commentaire
Partagez
ارشان (جواد) صابر مختاری
ارشان (جواد) صابر مختاری  
5 ans

#ضرب_‌المثل
#حالا_هم_نوبت_رقاصی_من_است_.

این ضرب‌المثل را در مورد تلافی رفتار بد دیگران به کار می‌برند.

می‌گویند خری و شتری دور از آبادی در آزادی کنار هم زندگی می‌کردند.

یک شب کاروانی به آنان نزدیک شد. شتر به خر گفت رفیق یک ساعتی دم فرو بند تا اینان دور شوند، مبادا که گرفتارشان شویم. خر گفت من همیشه همین ساعت نوبت آوازم است و نمی‌توانم این عادت را ترک کنم. و شروع کرد به خواندن.

کاروانیان صدای خر را شنیدند و هر دو را گرفتند و بر آنها بار نهادند و با خود بردند.

فردا به رودخانه‌‌ای رسیدند. عمق آب زیاد بود و خر نمی‌توانست از ان رد شود. پس خر را بر پشت شتر گذاشتند تا از رودخانه بگذراند. هنگامی که به وسط رودخانه رسیدند شتر شروع کرد به پایکوبی و جنبش. خر گفت رفیق این کار را نکن وگرنه من در آب افتاده و غرق می‌شوم. شتر گفت این عادت من است. همانطور که دیشب نوبت آواز بی‌جای خر بود، این ساعت وقت رقص نابهنگام شتر است و خر را در آب انداخت تا غرق شود.

Aimer
Commentaire
Partagez
avatar

Mona2

 
ی ضرب المثل هم در مورد افراد خوابالو بگ
ید لطفا
HaHa
1
Aimer
· Répondre · 1617787020

supprimer les commentaires

Etes-vous sûr que vous voulez supprimer ce commentaire ?

Showing 1305 out of 1936
  • 1301
  • 1302
  • 1303
  • 1304
  • 1305
  • 1306
  • 1307
  • 1308
  • 1309
  • 1310
  • 1311
  • 1312
  • 1313
  • 1314
  • 1315
  • 1316
  • 1317
  • 1318
  • 1319
  • 1320

Modifier loffre

Ajouter un niveau








Sélectionnez une image
Supprimer votre niveau
Êtes-vous sûr de vouloir supprimer ce niveau?

Avis

Afin de vendre votre contenu et vos publications, commencez par créer quelques packages. Monétisation

Payer par portefeuille

Alerte de paiement

Vous êtes sur le point d'acheter les articles, voulez-vous continuer?

Demande à être remboursé