فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها فیس بوک ایران  ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    البحث المتقدم
  • تسجيل الدخول
  • التسجيل

  • الوضع الليلي
  • © 2025 فیس بوک ایران ، شبکه اجتماعی تکواژه ها
    حول • الدليل • إتصل بنا • سياسة الخصوصية • شروط الاستخدام • إعادة مال

    تحديد اللغة

  • Arabic
  • Chinese
  • Dutch
  • English
  • French
  • German
  • Italian
  • Japanese
  • Korean
  • Persian
  • Russian
  • Spanish
  • Swedish
  • Turkish
  • Urdu

يشاهد

يشاهد

مدونة

تصفح المقالات

السوق

آخر المنتجات

الصفحات

صفحاتي صفحات أعجبتني

أكثر

منتدى إستكشاف منشورات شائعة وظائف عروض بالتمويل
يشاهد السوق مدونة صفحاتي الكل

إستكشف المشاركات

Posts

المستخدمين

الصفحات

مجموعة

مدونة

السوق

منتدى

وظائف

بالتمويل

Mona2
Mona2  
5 سنوات

شنیده‌ام ڪه پر از گریه‌اے ، نمیباری
شبیه من تو هم از زندگی‌ت بیزاری

خیال پر زدنت هست و هست راه فرار
ولے به خاطره‌ے میله‌ها، گرفتاری

شنیده‌ام به تو گفتند : آے دیوانه
چرا هنوز صبورانه دوستش دارے؟

به آن جماعت ِ مفلوک ِ عشق‌نادیده
صریح و ساده بگو: دوست دارمش آری

اگر چه زنده شدن جبر زندگے بوده‌ست
به دوست داشتن ِ او نبوده اجباری

ڪه عشق، حاصل یک عمر خوشه‌چینے ماست
مباد خرمن ِ دل را به باد بسپارے !

شنیده‌ای ڪه پس از تو به شعر چسبیدم
تو هم شبیه خود من،به من بدهڪاری

هخا_هاشمی

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

خم به ابرویم نیامد از سر اجبار ها
آجری بودم ‌اضافی در تن دیوار ها

طالعم اُفتاده در دستت غم انگیزست! نیست؟
عشق یعنی مرگ در آیین برده دار ها

تن ندادم ، گر چه ناچاراً تحمّل میکنم
مثل شیری در غذا هم سفره ی کفتار ها

زود می‌میرند شاعر ها به دست شعرشان
پا قدم های بدی دارند این خودکار ها

گیسوانت دست پاییز است برگی زرد که
یک به یک افتاده در آغوش گندم زار ها

زنده ام امّا برایت بار ها جان میدهم ...
چون سپیداری که می‌میرد برای سار ها

نیمی از من سنگ امّا نیم دیگر شیشه بود
می‌شکستم دیگران را نه ؛ خودم را بار ها

سعید_شیروانی

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

همه رفتند، تو اما سر جایت ماندی
همه شادند و تو در حال و هوایت ماندی

هرکسی دست به دستان نگاری داده
تو چه دل ساده سر عهد و وفایت ماندی

دیگران عاشق بت های جدیدی شده اند
تو فقط پیرو چشمان خدایت ماندی

دل بکن! دلبرکت خاطره ای محو شده
تو چرا مات همین خاطره هایت ماندی؟

عشق یعنی نرسیدن! چمدان را بردار
همه رفتند...تو تنها سر جایت ماندی...

مجید_ترکابادی🌹

@mona

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

اگه نظر من رو بخوای،
دلتنگی یه جور بیماریه.
مثل سرطان، که خوش‌خیم و بد‌خیم داره.
که اگه کاری براش نکنی از پا درت میاره.
کسی که می‌گه دلش برات تنگ شده
و برای دیدنت کاری نمی‌کنه،
یا داره دروغ می‌گه، یا معنی دلتنگی رو نمی‌دونه!


پویا جمشیدی

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

یک "سلام فلانیِ"ساده،
یک "خوبی!؟چه خبر!" کوتاه
روی حروف بی جانِ کیبورد
که تهش منتهی شود به یک "خدانگهدار" صمیمی ،کافیست تا ته دل آدمی گرمِ گرم گرم شود.
همان چند واژه کافیست تا لبخندی از بن جان،روی لبهای ادمی پدید آید.
همان صفحه ی چت بی جان می تواند
روز آدمی را بسازد.
تنها اگر پشت صفحه ی چند اینچی
یک"دوست" نشسته باشد.

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

کوچه ی تنگ دلم را بگشا با قدمی
تَر کن این مقبره با قطره ی آبی و نَمی


تو که اندازه ی دریا شده ای جان دلم
پس چرا بهر لب تشنه ی من سهم کمی


دست خود را به سر آینه ی ما بکش و
بزدا گرد و غباری که زده رنگ غمی


نظری کن به منِ شاعر بی واژه شده
تو که چون کاغذ و چون جوهره ی این قلمی


من عزادار دل غمزده ی بی کفنم
تو به خیرات بده بوسه که خرمای بَمی


دم به دم تا دم دَر رفتم و آدم نشدم
تا نمردم تو بیا چون که منم آه و دمی

علی_قهرمانی

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

روزهای خوب بی‌ سر و صدا میان،
پُر سر و صدا میرن.
روزهای خوب پاورچین‌ پاورچین
از راه میرسن،
وقت رفتن در رو محکم به هم میزنن.
روزهای خوب با یه لبخند میان،
با شیون میرن.
روزهای خوب وقتی میان آروم ‌آروم تو گوشمون حرف میزنن،
وقت رفتن داد و بیدادشون
همه رو خبردار میکنه.

روزهای خوب شلوغش نمیکنن،
همینه که تا هستن،
حواسمون بهشون نیست …👌

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

تو شاید دلت برای من تنگ شود،
اما من نه، دلم برای تو تنگ نمی ‌شود،
من دلم برای ما تنگ می شود،
برای با هم بودن مان،
با هم خندیدن مان،
با هم اشک ریختن ‌مان،
شب‌ هایی که با هم تا صبح بیدار می‌ ماندیم،
برای درد و دل کردن‌ هایمان.
من دلم برای منِ کنار تو تنگ شده، برای توی کنار من، برای ما…

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل

آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من

با تو بودم ای پری روزی که عقل از من گریخت

گر تو هم از من گریزی وای بر احوال من
‌
شهریار

إعجاب
علق
شارك
Mona2
Mona2  
5 سنوات

می شود آیا من گمگشته را پیداکنی
آیه های عشق را در سینه ام معنا کنی

بی نگاهت همدم تنهایی و تنها شدم
می شود آیا نظر بر این من تنها کنی

چون کویرِ تشنه ام از هر کویری تشنه تر
می شود آیا مرا دریا تر از دریا کنی

بی تو ای آرام ،جان ،جان بر تنم بی جان شده
می شود آیا مرا بار دگر احیا کنی

باغ سبز آرزو هایم خزان انگیز شد
می شود آیا خزانم را چمن آرا کنی

بی نگاه مهر تو تاریک تاریک ام گلم
می شود آیا مرا با مهر مهرافزا کنی

سال ها بر آستان باورت در می زنم
می شود آیا شبی در را برویم وا کنی

چون "فرازِ "سر فرودم در غریبستان تن
می شود آیا سر افرازم به یک ایما کنی

فراز مردانی

إعجاب
علق
شارك
Showing 1479 out of 1935
  • 1475
  • 1476
  • 1477
  • 1478
  • 1479
  • 1480
  • 1481
  • 1482
  • 1483
  • 1484
  • 1485
  • 1486
  • 1487
  • 1488
  • 1489
  • 1490
  • 1491
  • 1492
  • 1493
  • 1494

تعديل العرض

إضافة المستوى








حدد صورة
حذف المستوى الخاص بك
هل أنت متأكد من أنك تريد حذف هذا المستوى؟

التعليقات

من أجل بيع المحتوى الخاص بك ومنشوراتك، ابدأ بإنشاء بعض الحزم. تحقيق الدخل

الدفع عن طريق المحفظة

تنبيه الدفع

أنت على وشك شراء العناصر، هل تريد المتابعة؟

طلب استرداد