یک شبِ ابری کسی از در بیاید ، فکر کن
در دلِ پائیــــز ، شهریور بیاید فکر کن
قطره های خیسِ چشمانت خوشامدگوی او
آسمانِ عشق ، ابری تر بیاید فکر کن
نم نمِ پائیز و یک شهر از غمِ پائیز ، خیس
عطرِ باران خورده ی شبدر بیاید فکر کن
خنده را مرهم کنی و چای لیمو دم کنی
در خـــزانِ آرزو ، باور بیاید فکر کن
سمتِ در باشد حواست حس کنی دستانِ او
روی موهایت نوازشگر بیاید فکر کن
از شمیمِ مهربانی خانه ات لبریزِ عشق
فصلِ دلتنگی پس از این سر بیاید فکر کن
#مهدی_حبیبی
از آدمها نپرسید "چرا"ناراحتن.....!
برای اشکها و بغضهایشان..."دلیل"نخواهید..!
بغض های ناخواسته.....
گریه های بی اراده...
دلیل نمیخواهد...!!!
بهانه نمیشناسد...!
یک دل" پر "میخواهد...
و یک" حس" عجیب"...
که نه "او"میتواند توضیح دهد..
و نه "تو"میتوانی درک کنی..
پس "بدون"سوال کنارش باش...!!!
"همین"!!
ای زلف یار
این همه گردنکشی چرا
آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده ایم
#صائب_تبریزی
فردا آخرین روز چه کسی خواهد بود؟
چه کسی فردا برای آخرین بار،
طلوع خورشید را خواهد دید؟
چه کسی امشب ،
آخرین ستاره هایش را خواهد چید؟
تنها و تنها خدا می داند فردا چند نفر یا
چند هزار نفر آخرین فرصت عاشقی هایشان خواهد بود.
زندگی را، عشق را به فردا نسپار،
کسی چه می داند شاید فردایی در کار نباشد.