باید انسان برای خودش یه حریم
و حرمت هایی داشته باشد
نباید انقدر خوب بود که بقیه
پیش خودشان خیالاتی شوند
دلت را بشکنند و لبخند بزنی
بشکنند و لبخند بزنی
بشکنند و لبخند بزنی
تا کی...
برای آنهایی که تا رویت را برگردانی
اَنگ ساده لوحی بر پیشانی ات میزنند
گاهی باید با آدم ها همچون خودشان رفتار کرد،
تا بدانند تحمل خودشان
کار آسانی نبوده است.
سینه ام را غرق غم کردی و میگویی برو
بـر دلـم درمـان هر دردی و میگویی بـرو
با نـگاه گرم تو عاشـق شـدم در یک نگـاه
اینک امـا با دلـم سـردی و میگویـی بـرو
رفته ای ، بر رفتن من میکنی اصرار چون
ترس این داری که برگردی و میگویی برو
مـیروی تـنـها برو ، با خود مبر دارایی ام
خـاطراتـم را کـجا بـردی و میـگویی بـرو
سـرخـی گـل های زیبـای بـهارم بـودی و
مـوقـع رفـتن عـجب زردی و میگویی بـرو
مـعرفت را بـهر تـو کردم فـراوان ، عاقبت
بـا مـرامـم کردی نـامردی و میگویی بـرو