هى مى گويند تو آدم سابق نيستى
آدم كه يك غلط را هزار بار تكرار نمى كند
دلتنگيهايش را كه تا ابد ناز و نوازش نمى كند
بالاخره به ستوه مى آيد
يهويى سرد مى شود
نمى تواند كه تا آخر عمرش
بلا تكليف چيزهايى كه ندارد بماند
يا مى خواهد باشد
يا اصلا نباشد
لطفاً به آدمهايى كه حواسشان را جمع مى كنند
هى نگوييد تو آدم سابق نيستى
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبیست
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم
بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من
شبیخون حجم تو را پیشبینی نمیکرد
و خاصیت عشق چنین است