گفتا تو از کجائی کاشفته می نمائی
گفتم منم غریبی از شهــــر آشنائی
گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری
گفتم بر آستانت دارم ســـر گدائی
گفتا به دلربائی ما را چگونه دیدی؟
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی
گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم
گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی
گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی
گفتم از آنکه هستم سرگشتهئی هوائی
گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند
گفتم حدیث مستان سری بود خدائی
.✍ #خواجو_کرمانی
گفتی که فلانْ چو دشمنی حیله گر است
آری، سخنِ نیکْ همینَش اثر است:
با دوست هنر نیست اگر زیست کنی
با دشمنِ خود زیست چو کردی هنر است
#نیما_یوشیج
بر دست کس افتـد
چوتویاری نه وهرگز
دردام کسی چون تو
شکــاری نه و هرگز
در بـــــادیهٔ عشق و
ره شــوق رســــاند
آزار بـــه هـــــر پا
سرخــاری نه وهرگز
#هاتف_اصفهانی